سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 377782

  بازدید امروز : 49

  بازدید دیروز : 108

درباره سلامتی

 
خدایا! به تو پناه می برم از دانشی که بهره نمی دهد و از دلی که فروتن نمی گردد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: جمعه 94/2/18::: ساعت 6:43 عصر

نقد هفته نامه سلامت(12)*

سال گذشته نشریات مختلفی از نمایشگاه مطبوعات جمع آوری کرده بودم تا سر فرصت نگاهی به آن ها بیاندازم.
اول یک نگاهی انداختم به نشریه "زندگی مثبت"؛ صفحه آخر ستونی دارد با عنوان "داستان موفقیت" و داستان موفقیت دانشمندی را اینگونه وصف می کند:

«در سال 1939 نامه ای به روزولت، رییس جمهور آمریکا می نویسد و او را متقاعد می کند تا با گروهی از بهترین دانشمندان اتمی جهان و با مقاصدی کاملا صلح جویانه و علمی آنقدر پژوهش کنند تا بالاخره بمب اتم تولید شود... سه سال بعد، روزی که قارچ مرگ بر هیروشیما سایه انداخت، به منشی خود گفته بود که اگر یک بار دیگر به دنیا بیاید شغل کفاشی را انتخاب خواهد کرد...»

از جمله موفقیت های دیگر این دانشمند -به عنوان الگوی یک زندگی مثبت!!!- اینچنین روایت می شود:

«بعد از طلاق با همسرش و ازدواج با دخترعمویش، با 6 زن دیگر هم رابطه پنهانی داشته...»

واقعا چه زندگی مثبتی!!! و چه موفقیتی!!!

آری، برای یک روانشناس سکولار فرقی نمی کند متعلق موفقیّت چه باشد؛ لذا آنچه که آن ها شاخص موفقیت و سلامت روان می پندارند نزد فطرت های بیدار و مدفون نشده، در واقع شاخص شقاوت و نگون بختی است.

اینجاست که اهمیّت بازنگری در علوم انسانی(از جمله روانشناسی) مشخص می شود.

در واقع اسلامی شدن دانشگاه ها به اسلامی شدن متون آن است(1) و اسلامی شدن علم روانشناسی نیز به این است که فردی را که با ملاک قرآنی «وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا »(2) شقی تلقّی می شود، فردی موفق و دارای سلامت روان به جامعه معرفی نکنیم و به جامعه دینی آدرس غلط ندهیم.

-------------------------------

*- با توجه به اینکه در کلیه شماره های هفته نامه سلامت، تبلیغ هفته نامه زندگی مثبت به چشم می خورد و در واقع هم ردیف نشریات سایت سلامتیران و هم طیف یکدیگر می باشند، این قسمت را نیز جزو سلسله یادداشت های نقد هفته نامه سلامت آوردم.
1- بر اساس نظریه آیت الله جوادی آملی
2- بى‏ تردید زیانکار شد کسى که آن(نفس) را به پلیدى‏ها آلود. سوره مبارکه شمس-آیه 10



 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: شنبه 93/4/14::: ساعت 12:37 صبح

نقد هفته نامه سلامت(11)

حتماً بارها و بارها این توصیه پزشکان و متخصصان تغذیه را شنیده اید که تأکید به نوشیدن روزی 8 لیوان آب می کنند و می گویند حتی منتظر تشنه شدن برای نوشیدن این مقدار آب نباشید.

و حتماً این روایت را نیز شنیده اید که تا گرسنه نشدید سراغ طعام نروید و اضافه بر سیری هم نخورید.

و حتماً تأیید همه متخصصان را بر این روایت شنیده اید و همچنین داستان آن طبیبی که به قریه ای رفت و مریضی نیافت و وقتی دلیل را جویا شد، سرّش را در عمل مردم به آن روایت یافت.

امّا نمی دانم چرا علی رغم این موضوع و علی رغم اینکه برخی مراجع علمی نیز توصیه به نوشیدن 8 لیوان آب را اشتباه می دانند، باز هم عده ای هیچ تردیدی را در این نسخه اشتباه روا نمی دارند و آن را صد در صد علمی و وحی منزل تلقی می کنند!.

آیا همانطور که حس گرسنگی، تدبیر الهی برای رفع نیازمان به طعام می باشد و اضافه بر سیری خوردن موجب بیماری است، نمی توانیم حس تشنگی را نیز تدبیر الهی برای رفع نیازمان به آب بدانیم و آب نوشیدن قبل از تشنگی را مخل به سلامتی بدانیم؟

چندی قبل یک متخصص طب سنتی در تلویزیون می گفت که این توصیه به نوشیدن روزی 8 لیوان آب برای همه، در واقع توهین به قوّه مدبّره انسان است. خداوند متعال حس تشنگی را در ما انسان ها قرار داده تا هرقت بدنمان نیاز به آب پیدا کرد این حس از طریق پیام عصبی به مغز ارسال شود و تشنه شویم و آب بنوشیم؛ بنابراین نیازی نیست که حتماً و حتی اگر تشنه هم نشدیم، آب بنوشیم. مقدار نیاز به آب در آدم های متفاوت با مزاج های متفاوت، با رژیم های غذایی متفاوت و در فصول متفاوت، قطعاً متفاوت است و ما نمی توانیم برای همه آدم ها با هر شرایطی و در هر زمانی یک نسخه در این باره بپیچیم.

نکته و اتفاق جالب توجه دیگر اینکه همین چند روز قبل در محل کارم مشغول انتخاب لینک مطالب مفید از سایت هفته نامه سلامت بودم تا به تفکیک موضوع، آن ها در سایت اداره بهداشت دانشگاه قرار دهم؛ و در همان حال مشغول گوش دادن به گفتگوی پزشکی برنامه ضربان شبکه سلامت سیما بودم که به طور اتفاقی باز هم به این تناقض جالب رسیدم:

در هفته نامه سلامت، شماره 474، صفحه 31، خواننده ای می پرسد: با توجه به گرم شدن هوا، حداقل آبی که یک فرد باید بنوشد، چقدر است؟  

و دکتر محمدحسن انتظاری، متخصص تغذیه و مدیرگروه تغذیه دانشگاه علوم‌پزشکی اصفهان، اینگونه پاسخ می گوید:

«بدن هر روز مقداری آب را از طریق تنفس، تعرق، ادرار و مدفوع از دست می‌دهد و برای آنکه بتواند به فعالیت خود ادامه دهد، باید با نوشیدن مایعات و خوردن غذاهای آبدار، ذخایر آب بدن دوباره تامین شوند. طبق توصیه‌های سازمان غذا و دارو، میزان آب یا نوشیدنی کافی برای مردان 3 لیتر (13 فنجان) در روز و زنان 2/2 لیتر (حدود 9فنجان) است بنابراین روزانه حداقل باید 8 لیوان آب و مایعات بنوشید.»(توضیح اینکه در نسخه اینترنتی به جای برخی عددها، علامت سؤال درج شده، بنابراین نسخه PDF را ببینید)

اما دکتر ناصر رضایی پور(متخصص طب سنتی) در آن گفتگوی تلویزیونی با موضوع "نقش طب سنتی در تسهیل روزه داری" وقتی به مبحث تشنگی و مقدار نیاز روزانه افراد به نوشیدن آب می رسد، در نقد علمی نسخه نوشیدن روزی 8 لیوان آب، اینچنین می گوید(به طور خلاصه و نقل به مضمون):

«ما هیچ منبع علمی که به افراد توصیه کند حتماً روزی 8 لیوان آب بنوشید، نداریم، این اصلاً بحث دعوای بین طب سنتی و طب مدرن نیست، شما در هیچ مرجع پزشکی، در هیچ سایت معتبر دانشگاهی چنین توصیه ای را پیدا نمی کنید. این یک گزاره موهوم است و معلوم نیست اصلاً از کجا آمده!؛ فقط در سال 1932 یا 1923 یک مقاله می بینیم که می گوید یک انسان متوسط، روزی 8 لیوان آب از دست می دهد که باید آن را جبران کند. اما پس از آن N تا مقاله داریم که از کجا معلوم که این ادعا درست باشد؟ بر فرض هم که درست باشد چه لزومی دارد که حتماً روزی 8 لیوان آب بنوشد؟ مگر فقط با نوشیدن آب، به بدن ما آب می رسد؟ مگر از انواع غذا ها، میوه ها، سبزیجات و ... آب به بدن ما نمی رسد؟

بنابراین تنها معیار برای مقدار نیاز روزانه به آب، تشنگی شماست. خداوند متعال در کلیه های ما رسپتور(گیرنده)هایی قرار داده که به محض نیاز به آب، پیغام تشنگی را به مغر می رساند و ما تشنه می شویم. اگر در طول روز اصلاً تشنه نشدید، آب ننوشید. بله، اگر زیاد تشنه می شوید و زیاد آب می نوشید، شاید بر اثر سوء مزاج یا بیماری باشد که لازم است به پزشک مراجعه کنید ...»

ایشان همچنین در ادامه به نکات جالبی در خصوص عوامل دیگر تشنگی (از جمله نوع غذایی که می خوریم، نوع ادویه جاتی که مصرف می کنیم و حتی نقش نوع موسیقی که گوش می کنیم، رنگ لباسی که می پوشیم و بوهایی که استشمام می کنیم) می پردازد و به لزوم شناختن سبب تشنگی و راه رفع آن اشاره می کند؛ که توصیه می کنم ببینید و یا بشنوید.

(البته برای مشاهده و یا دریافت فایل برنامه، باید حتماً عضو سایت تلویبیون باشید و یا برنامه را به صورت موردی خریداری نمایید. لذا اگر امکان مشاهده و دریافت فایل کامل برنامه را نداشتید، دقایقی کوتاه از این گفتگو را در فارس تی وی بارگزاری کردم که میتوانید از اینجا دریافت نمایید) 


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: پنج شنبه 92/10/12::: ساعت 3:24 عصر

نقد هفته نامه سلامت(10)

هفته نامه سلامت در صفحه آخر شماره 444، خبر از عمل ماستکتومی دو طرفه (برداشتن پستان ها با جراحی) روی آنجلیاجولی به علت داشتن زمینه ارثی شدید سرطان پستان می دهد: هشدارهای جراح پلاستیک آنجلیاجولی

ولی گویا این خبر کوتاه رافع نگرانی دست اندرکاران این هفته نامه و متخصصان و مسؤولان سلامت نیست!؛ لذا در شماره 450 ابتدا در گوشه سمت راست بالای جلد این نشریه چنان تصویری از این سفیر ناتوی فرهنگی استکبار درج شده که گویا این علیا مخدره یک چهره محبوب  مردمی است و سپس در صفحه 6(درمانگاه) به قلم دکتر محمداسماعیل اکبری، رییس مرکز تحقیقات سرطان و معاون اسبق سلامت وزارت بهداشت یک نیم صفحه کامل به تحلیل این مسأله می پردازد که " آیا تخلیه پستان آنجلیاجولی قبل از ابتلایش به سرطان، کار درستی بوده است؟ "

درشماره 447 به مناسبت روز جهانی دیابت، طرح اصلی روی جلد این هفته نامه به تصویر تقریباً نیم صفحه ای از تام هنکس با تیتر "دیابت؛ بیماری تام هنکس" اختصاص دارد و در صفحه 11(ویژه روز جهانی دیابت) تقریباً در یک نیم صفحه کامل با ترجمه گزارشی از نشریه گاردین، به تشریح مرض قند ایشان پرداخته می شود: " هنرپیشه مشهور آمریکایی از ابتلایش به مرض قند می‌گوید " و در کنار این گزارش نیز، ستونی در تشریح دیابت "هالی بری"، بازیگر مشهور هالیوودی به چشم می خورد.


از هنرمندان خارجی که بگذریم، در شماره 452 یک کارگردان مشهور داخلی از مرگ خواهرش بر اثر آلودگی هوا شکوه می کند، در شماره 446 یک بازیگر برنامه کودک در دهه 60 از علت مهاجرتش به هلند می گوید و از بی مهری مسؤولین هنری کشور نسبت به هنرمندان می نالد ... و بالاخره در شماره 453 طرح روی جلد اختصاص به تصویری از یک خواننده دارد که همسرش بر اثر حادثه ای از دنیا رفته است و این هفته نامه جار می زند که یا أیها النّاس! یا أیهالمتخصّصون سلامت روان! به کمک این خواننده بشتابید تا از اختلال انطباقی و اختلال استرس پس از حادثه عبور کند!


اما در همین ایام یک هنرمند پیشکسوت وطنی و خالق مشهورترین و خاطره انگیزترین سرودهای انقلابی (بوی گل سوسن و یاسمن آمد، سمفونی 17 شهریور، لاتخف مسلمان، الم نشرح و ...) در نهایت غربت و تنهایی به علت بیماری ریوی، مرض قند و مسمومیت دارویی در هتلی در خیابان طالقانی دعوت حق را لبیک می گوید(البته کمی هم آلودگی هوای تهران در تنگی نفس استاد در هنگام وفاتش موثر بوده به طوری که اورژانس وقتی به محل اقامت ایشان می آید تنگی نفس را علت فوت اعلام می کند) ولی با کمال تأسف در این مدت حتی یک جمله خبر و تحلیل از بیماری و علت مرگ این شاعر، آهنگساز و تهیه کننده 18 سرود انقلاب اسلامی - که تقریباً تمامی آن ها با هزینه شخصی خود تولید نموده بود- در این هفته نامه سوژه یاب و دوستار هنرمندان به چشم نمی خورد.(علی رغم اینکه می دانم حداقل 2 پیامک در این خصوص به این هفته نامه ارسال و موضوع اطلاع داده شده است)

و این یعنی اینکه سوژه بیماری و وفات این خواننده انقلابی به اندازه پستان های آنجلیاجولی برای برخی اصحاب رسانه ما اهمیت نداشته و به قول برخی دوستان: وضعیت زندگی سی سال گذشته و مرگ غریبانه ی استاد محمد علی ابرآویز، بیانیه ای است علیه مدیریت فرهنگی غیر منصفی که سال هاست چشم خود را بر هنرمندان صبور و بی توقع انقلاب اسلامی بسته اند!

نقدهای دیگری در همین رابطه بخوانید:

دغدغه سبک زندگی با تبلیغ نمادهای بیگانه

از هالیوود دوستی تا دغدغه سبک زندگی ایرانی

ما اوباما رو دوست داریم


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: یکشنبه 92/8/19::: ساعت 9:2 عصر

نقد هفته نامه سلامت(9)

در ماه عزای حسینی در این قسمت از سلسله نقدهای هفته نامه سلامت به نقد نگاه این نشریه درباره مقوله شادی می پردازیم.

در شماره 439، صفحات موضوع ویژه به بهانه شادی مردم پس از انتخابات ریاست جمهوری و راه یابی تیم ملی فوتبال به جام جهانی، با این عنوان که "طفلی به نام شادی دیریست که گمشده است"، و با درج مقالات متعددی از برخی متخصصان، به این موضوع می پردازد که "آیا ما ملت غمگینی هستیم یا شاد؟" و "ریشه های این شادی در کجاست؟"

دکتر سید حسن علم الهدایی، جامعه شناس و استاد دانشگاه فردوسی مشهد در مقاله ای تحت عنوان "چو شادی بکاهد، بکاهد روان" می گوید:"در مذهب ما غم بیشتر از شادی انعکاس داشته است" و اظهار تأسف می کند از اینکه "فضای غالب در جامعه ما معمولاً فضای تشویق و ترغیب به اندوه و غم گرایی است"

دکتر حامد محمدی کنگرانی، روان‌پزشک، عضو کمیته روان‌درمانی و رسانه انجمن روان‌پزشکان ایران نیز در آسیب شناسی و ارائه راه حل برای شادی در جامعه می گوید: " ... خیلی از ما ساکت و غمگین بودن را سنگینی و متانت می‌دانیم و ابراز شادی و خندیدن را نشانه سبک بودن شخصیت و جلف بودن تلقی‌می‌کنیم. این ذهنیت، از قدیم در کشور ما وجود داشته و در مورد خانم‌ها سخت‌گیرانه‌تر بوده، به طوری که می‌گفتند دختر اصلاً نباید بخندد و هنوز هم اگر کسی زیاد بخندد (چه مرد و چه زن)، او را به الکی‌خوش بودن متهم می‌کنیم ... در حالی که در کشورهای شاد، مردم راحت به هر موضوعی می‌خندند.
فرهنگ آنها به گونه‌ای است که روی سریال‌ها و برنامه‌های طنز، صدای خنده پخش می‌کنند و علت این کار این است که اعتقاد دارند این خنده به بیننده منتقل و باعث شادی و خندیدن او می‌شود ولی خیلی از ما چنین چیزی را جلف و بی‌مزه می‌دانیم... "

سپس اظهار خوشحالی می کند از اینکه " در حال حاضر در کشور ما این فرهنگ در حال تغییر است... حتی در برنامه‌های تلویزیونی مخصوص کودکان هم آنها را به دست زدن و جیغ و هوراکشیدن تشویق می‌کنند تا بدانند خندیدن، آن هم در جمع، کار زشتی نیست. "

اما ایشان این را هم کافی نمی داند و اظهار تأسف می کند از اینکه فیلم شادی برای بچه‌ها ساخته نمی‌شود، کنسرت موسیقی مخصوص بچه‌ها نداریم و تئاتر شادی برای بچه‌ها اجرا نمی‌شود تا در جمع به شادی بپردازند. 

و در پایان می گوید: ما خودمان می‌گوییم خنده بر هر درد بی‌درمان دواست ولی نه‌تنها آن را درمان نمی‌دانیم بلکه حتی اجازه نمی‌دهیم شادی‌مان بروز بیرونی داشته باشد.

اما در نقد برخی از این اظهارات باید موارد ذیل را مد نظر داشت:

ادامه مطلب...

 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: سه شنبه 92/6/12::: ساعت 7:40 عصر

نقد هفته نامه سلامت(8)

به دنبال نگرانی هایی که در مقطعی از سال گذشته در خصوص سرطانزا بودن پارازیت ها مطرح شد، هفته نامه سلامت در شماره 401، صفحه جامعه سالم (نسخه PDF) مصاحبه مفصلی را با دکتر محمداسماعیل اکبری، رییس مرکز تحقیقات سرطان در این باره صورت داد و ایشان نیز با کلی استدلال و صغری و کبری چیدن سعی نمود که نشان دهد این نگرانی ها - که بعضاً از سوی افراد متخصص نیز ابراز می شود- کاملاً بی مورد، بی منطق و فاقد مبنای علمی می باشد.

ابتدا توجه شما را به پاره ای از سخنان ایشان جلب می نمایم:

ادامه مطلب...

 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: پنج شنبه 92/1/22::: ساعت 11:2 عصر

نقد هفته نامه سلامت(7)
در صفحه زیبایی شماره 398 هفته نامه سلامت، مصاحبه ای با یک متخصص پوست در خصوص بررسی ادعای شرکت های فروش سردوشی دارای عصاره لیمو و ویتامینC انجام و سعی شده است در جای جای مصاحبه به خوانندگان اطمینان داده شود که مقدار کلر موجود در آب شبکه های آبرسانی تحت نظارت شرکت های آب و فاضلاب کنترل شده است و این مقدار نیز هیچ آسیبی برای سلامت پوست و مو ایجاد نمی کند؛ و حتی تأکید شده است:" مقدار کلر موجود در آب استخرها کمتر از آن است که به پوست و مو آسیب بزند و اگر هم میزان آن بیشتر از حد استاندارد باشد، چون استفاده از آن محدود است، مشکلی ایجاد نمی‌کند" و در ادامه تنها استثنایی که در خصوص آسیب کلر بر سلامت پوست و مو ذکر می شود این است که"مگر آنکه مواجهه فرد با چنین آبی طولانی باشد و بعد از شنا، موها را با شامپو و پوست را با صابون نشوید"

اما نکته جالب توجه این است که ایشان در پاسخ به سؤال انتهایی هفته نامه سلامت، آنجا که خبرنگار می پرسد: "برای داشتن موهای شاداب، شستشوی آن با چه آبی مناسب است؟" در تناقضی آشکار تمام تلاش خود را در ایجاد این اطمینان به خوانندگان هدر می دهد و می گوید: "بهتر است بعد از حمام موی سر را با آب بدون کلر و با شامپوی مناسب شست و آبکشی کرد..."!

عجب! اگر کلر موجود در شبکه های آبرسانی هیچ آسیبی برای سلامت پوست و مو ایجاد نمی کند، پس چرا بهتر است بعد از حمام، موی سر را با آب بدون کلر بشوییم؟! و لابد یکی از راه های شستشوی موی سر با آب بدون کلر، استفاده از همین سردوشی های حذف کلر است که در طول مصاحبه به تفصیل در رد لزوم استفاده از آن ها سخن گفته شد!

و اگر تأکیدی بر استفاده از این سردوشی ها نباشد، چه راه حل دیگری برای تهیه و به کار بردن آب بدون کلر برای مردم وجود دارد که اطمینان بر سلامت آن وجود داشته باشد؟

آیا مردم باید طبق توصیه افراد ناآگاه و بی اطلاع از مزایای کلر در سالم سازی آب، گالن های آب تهیه شده از چشمه و قنات را با خود به حمام و استخر ببرند و برای شستشو و آبکشی نهایی از آن استفاده کنند؟ آیا عمل به این توصیه مشقُّت بار برای عموم مردم امکان پذیر است و آیا اصولاً اطمینان از سلامت مصرف چنین آبی وجود دارد؟
البته اینگونه شرکت های فروش انواع فیلترهای آب برای ذکر مضرات کلر موجود در آب ضمن مبالغه در خصوص عوارض آن برای پوست و مو، به برخی تحقیقات (از جمله تحقیق منتشر شده از سوی مجله بهداشت همگانی آمریکا در سال 1992) در خصوص اثرات سرطان زایی ناشی از دوش گرفتن در آب کلرزده نیز اشاره می کنند که آن هم جای بحث و تأمل دارد و إن شاءالله در ادامه سلسله مقالات "نکاتی درباره آب سالم" به آن اشاره خواهم کرد.

 

منتشر شده در  عمارنامه، خبرنامه دانشجویان ایران، عرش نیوز، خبر فارسی 

بازتاب این یادداشت در هفته نامه سلامت


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: پنج شنبه 91/11/5::: ساعت 2:18 عصر

نقد هفته نامه سلامت(6)

داشتم درباره آلودگی هوا مجموعه مطالبی را جمع آوری می کردم که متوجه برخی تناقضات در اظهار نظر متخصصان در هفته نامه سلامت و پایگاه سلامتیران به مناسبت 29 دی(روز هوای پاک) طی سه سال اخیر شدم:

اولین نکته درباره ورزش کردن داخل منزل در شرایط آلودگی هوا بود. هفته نامه سلامت در سال 1390 از قول دکتر سعید قزوینیان، متخصص مغز و اعصاب و مدرس دانشگاه در این باره می نویسد: "ورزش‌کردن در روزهایی که میزان آلودگی هوا بالا می‌رود باید حتماً در یک محیط بسته انجام شود زیرا ورزش و حتی قدم‌زدن و پیاده‌روی در محیط باز می‌تواند باعث سردرد شود و علایمی ایجاد کند که خوشایند نیست. توصیه می‌کنم به جای پیاده‌روی در محیط باز از تردمیل استفاده کنید و در ورزشگاه‌های سرپوشیده یا در منزل ورزش کنید." (نسخه PDF )

اما دکتر روزبه نقشین، دبیر انجمن ریه ایران معتقد است "در این هوای آلوده مناسب‌تر است که کودکان ورزش و بازی نکنند، حتی در فضای منزل و محیط‌های سربسته"(پایگاه سلامتیران-سال 1389)

به این ترتیب آیا می توانیم با کاربرد دستگاه های تصفیه هوا، اثرات سوء آلودگی هوا در داخل منزل را کاهش دهیم؟

دکتر علیرضا ناطقیان، فوق‌تخصص بیماری های عفونی کودکان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در همان هفته نامه سلامت شماره 354 (سال 1390) می گوید: "البته دستگاه‌های تصفیه‌کننده هوا برای منزل هم وجود دارند که انتخاب نوع آنها باید حتماً با مشورت انجام شود تا شاید بتوان زمانی از روز را به واسطه استفاده از این دستگاه‌ها از آلاینده‌ها پاک کرد".

و در همان صفحه دکتر رسول‌ علیانژاد، فوق‌تخصص ریه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان آب پاکی را روی دست خوانندگان می ریزد و می گوید: "بررسی‌هایی که انجام شده، نشان داده است استفاده از این دستگاه‌های تصفیه هوای خانگی هم تاثیری روی بیماری‌های آسم و برونشیت مزمن ندارد".

اما جالب توجه اینجاست که علی رغم این اظهار تردیدها و اعلام بی تأثیر بودن این دستگاه ها در تصفیه هوای داخل منزل، به کرّات شاهد تبلیغ این دستگاه ها در هفته نامه سلامت هستیم(مثلاً تبلیغ پایین صفحه 6 شماره 400 را ببینید)

در شماره 404، صفحه موضوع ویژه دکتر لیدا عطارد، فوق‌تخصص آسم و آلرژی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران در پاسخ به این سؤال که "تکلیف ما چیست؟" می گوید: "... اگر می‌توانید از فیلترهای تصفیه هوا در منزل استفاده کنید." که فکر می کنم برای تعیین تکلیف مناسب تر همین باشد که مردم را ترغیب به استفاده از فیلترهای موجود در منزل(هودهای آشپزخانه) کنیم که هم در دسترس است و هم لازم نیست خرج اضافه بابت خرید دستگاه هایی کنیم که در کارایی آن ها تردید وجود دارد.

در سایت وزارت بهداشت در این زمینه آمده: مهار آلودگی هوای منزل با هودهای آشپزخانه امکانپذیر است؛ هودهای آشپزخانه می‌توانند در مهار کردن آلودگی هوای خانه نقش مؤثری داشته باشند. به گزارش وب‌دا، به نقل از نشریه علوم محیط زیست محققان با انجام بررسی‌های خود در کشور آمریکا مشاهده کردند هودهای آشپزخانه نیز می‌توانند راهی برای مبارزه با آلودگی هوای داخل خانه باشند و به شدت در کاهش این آلودگی مؤثرند. براساس این گزارش محققان ضمن بیان این که هودها قدرت‌های مختلفی دارند افزودند: این روند کاهشی در میزان آلودگی بستگی به نوع قدرت آنها داشته و تأثیرات مطلوب حاصل از آنها در کاهش آلودگی بین 70 تا 90 درصد متغیر است.

به هر حال اگر متخصصی می گوید طبق بررسی ها، دستگاه های تصفیه هوای خانگی تأثیری ندارد، باید بدانیم این بررسی ها کجا و روی چه نوع دستگاه هایی انجام شده است تا مشخص شود که آیا واقعاً تمام انواع مختلف و بیشمار این دستگاه ها بی تأثیر هستند؟


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: پنج شنبه 91/10/21::: ساعت 4:27 عصر


نقد هفته نامه سلامت(5)       

از جمله رویه های غلطی که متأسفانه در هفته نامه سلامت وجود دارد عبارت است از حیازدایی و عادی سازی بی حجابی و سبک زندگی غربی. اما با توجه به اینکه مدتی است شدت و غلضت عادی سازی بی حجابی در مقالات و آگهی های تجاری این هفته نامه به طور چشمگیری کاهش پیدا کرده فعلاً از پرداختن به این موضوع خودداری می کنم و فقط توجه شما را به تصویری در شماره392، صفحه 11(بارداری و زایمان) جلب می کنم(1)

در یادداشت قبلی اشاره کردم این هفته نامه در شماره 393، صفحه جامعه سالم، در ستون حرف اول به طور مفصل سخنان مقام معظم رهبری در خصوص آسب شناشی سبک زندگی ایرانی را منعکس کرده است: تاکید مقام معظم رهبری بر آسیب‌شناسی سبک زندگی در ایران

اما در شماره بعد(یعنی شماره 394) این هفته نامه در صفحه اول خود تیتری را انتخاب کرده است با عنوان: "سبک زندگی ما اصلاح باید گردد"؛(حالا بگذریم از اینکه در نیم صفحه پایینی آن یک شامپوی خارجی با تصویر بزرگی از کریستیانو رونالدو تبلیغ می شود و جای بحث دارد که واقعاً این شیوه تبلیغات کاذب با استفاده از تصاویر فوتبالیست ها با فرهنگ و سبک زندگی ما چه نسبتی دارد؟) و در شرح این عنوان در صفحه بعد(یعنی صفحه جامعه سالم) دیدگاه های برخی مسؤولین و صاحب نظران در این باره منعکس می شود که با توجه به موضوعی که می خواهم به آن بپردازم گزیده هایی از آن ها را ذکر می کنم:

دکتر مجید ابهری،استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی با عنوان تأثیر رسانه ها بر سبک زندگی می گوید: "... رسانه به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین نهاد اجتماعی می تواند بر تغییر سبک زندگی افراد نقش داشته باشد ... کوتاهی مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در تولید و پخش برنامه و فیلم‌های گوناگون در رده‌های سنی مختلف و استفاده از فیلم‌های داستانی و سینمایی بی‌کیفیت و بی‌محتوا انگیزه مردم را برای دیدن کانال‌های ماهواره‌ای بیشتر کرده است و این تمایل نتیجه‌ای جز تغییر سبک زندگی به شیوه غربی در برنخواهد داشت؛..."

دکتر امیرحسین قاضی زاده، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با عنوان اصلاح سبک زندگی به‌طور خودجوش اتفاق نمی‌افتد! می گوید: "... عملکرد مسؤولان باعث می‌شود تهاجم فرهنگی آرام‌آرام به پیکر جامعه تزریق شود و فکر و رفتار اعضای جامعه را با فرهنگ غنی خود بیگانه کند. برای تغییر شیوه زندگی، به یک الگوی مناسب نیاز داریم؛ الگویی که علاوه بر آنکه به روز باشد و با پیشرفت بیگانه نباشد، بتواند فرهنگ دینی را در کشور تقویت کند و از شیوع فرهنگ غربی به جامعه جلوگیری کند ..."

و دکتر علی مصداقی‌‌نیا،معاون بهداشتی وزیر بهداشت نیز در یادداشتی با عنوان تأثیر سبک زندگی بر سلامت به این نکته اشاره می کند که نفوذ فرهنگ‌ بیگانه به کشور از دیگر عوامل مهم در تغییر سبک زندگی ماست.

اما کیست که نداند یکی از نشانه های نفوذ فرهنگ بیگانه شامل استفاده از نمادهای فرهنگ بیگانه است؟

در دوران دانشجویی زمانی که به اتفاق جمعی از دانشجویان به لبنان رفته بودم در ملاقات با برخی شخصیت های سیاسی و فرهنگی، آقای نبیه بری رییس مجلس این کشور می گفت:"در زمان اشغال جنوب لبنان، صهیونیست ها حتی هنگامی که در دریای مدیترانه شنا می کردند این عرقچین ها را از سرشان برنمی داشتند"؛ حالا ببینید ما به چه راحتی نمادهای فرهنگی خودمان را کنار گذاشتیم و نمادهای فرهنگی بیگانگان -از جمله کراوات- را به کار می بریم و تبلیغ و ترویج می کنیم که به قول حجة الاسلام قرائتی یک پوشش بی خاصیت است، نه شما را گرم می‌کند نه می‌پوشاند و نه نشانه شخصیت شماست.

در ادامه توجه شما را به نمونه هایی از رویه هفته نامه سلامت در تبلیغ و ترویج و عادی سازی استعمال کراوات در تصاویر مقالات و آگهی های تجاری جلب خواهم کرد تا خودتان قضاوت کنید این امر چگونه با دغدغه آنان در زمینه سبک زندگی ایرانی و نگرانی از نفوذ فرهنگ بیگانه سازگاری دارد؟ آن هم در شرایطی که خود غربی ها در حال خداحافظی با کراوات هستند.

اما قبل از آن بهتر است قدری بیشتر درباره کراوات بحث کنیم:

1-   کراوات، نماد مسیحیت
ایراد صرفاً در غربی بودن آن نیست. نه تنها کت و شلوار، بلکه بسیاری از لوازم مصرفی ما تولید غرب است ... کراوات یا پاپیون حتی لباس نیز نیست و هیچ مشخصه یا خاصیت پوششی هم ندارد، بلکه صرفاً یک علامت است. کراوات، ریشه در دوره‌ی حکومت کلیسا دارد و پس از جنگ‌های صلیبی و سقوط دولت عثمانی و سایر کشورهای اسلامی، به اجبار و به تبلیغ به فرهنگ مسلمانان تحمیل شد.
در آن دوره حکومت در اختیار مسیحی‌ها و کلیسا بود و قدرت نیز در دست «کراوات‌ها» بود که مانند جنگ «صربستان و کراوات‌ها» علیه مسلمانان «بوسنی هرزگوین» در آن موقع نیز جنایات بی‌شماری علیه مسلمانان و اساساً غیر مسیحی‌ها به راه انداختند و کروات‌ها [در یوگسلاوی سابق و ...] نقش بسیار مهمی در این جنگ‌ها داشتند.
در آن دوره، مردم را مجبور کردند که به میل و یا با اجبار (و از ترس کشته شدن یا آسیب‌دیدن به عنوان غیر مسیحی یا مخالف)، صلیب به گردن خود آویزان کنند. این صلیب، کم‌کم و به ویژه پس از رنساس که مردم مسیحی بودند، اما حکومت‌های ضد کلیسا و مسیحیت قدرت را در دست گرفتند، به شکل «کراوات» درآمد و پس از مدت کوتاهی نیز به «پاپیون» تبدیل شد، تا هم مستقیماً صلیب نباشد و هم اعتقاد و گرایش دینی مسیحیان را پاسخگو باشد. و پس از آن به عنوان سمبل «مدرنی، شیکی و گرایش به غرب» به همگان تحمیل شد و توسط عمالی چون آتاتورک (یا آتاترک) در ترکیه، رضاخان در ایران و شیوخ وابسته در کشورهای عربی به بلاد اسلامی تحمیل گردید. و سپس با تبلیغات گسترده‌ی مستقیم و غیر مستقیم القا کردند که هر کس کروات بزند، لابد انسان فرهیخته، با فرهنگ و با شخصیتی است و هر کس نزند، لابد انسانی لاابالی است.
البته پس از پیروزی انقلاب اسلامی این فرهنگ حتی در میان شخصیت‌ها و سیاستمداران غربی نیز شکسته شد، اما هنوز استعمال و بر آن اصرار می‌شود.
لذا نه تنها لزومی ندارد که یک مسلمان و یک ایرانی، صلیب و علامت مسیحیان و غربی‌ها را به گردن خود آویزان نماید و خود را به شکل آنان درآورد - به ویژه آن که امروزه کراوات به غیر از علامت صلیب مسیحیت، علامت غرب‌زدگی نیز می‌باشد - بلکه مسلمان نباید ذلیل باشد و چنین علامتی را به عنوان غربزدگی، یا شیکی یا هر عنوان دیگری از گردن خود آویزان نماید. یک مسلمان خودش انسان و علامت خدا، ایمان و اسلام است و نباید خود را به ابزار زنده و متحرک تبلیغاتی دشمنان خود مبدل نماید... (2)


2-   حکم شرعی استفاده از کراوات از منظر مراجع عظام تقلید
آیات عظام امام خمینى، خامنه ‏اى، مکارم و نورى: اگر باعث ترویج فرهنگ غرب شود، جایز نیست.
آیات عظام تبریزى، سیستانى و فاضل: براى مسلمان بهتر است، از لباسى که باعث تشبه به غیرمسلمانان شود، اجتناب کند.
آیت الله بهجت و آیت الله صافى: بنابر احتیاط، استفاده نکنند.
آیت الله وحید: آنچه که باعث تشبه به غیر مسلمانان شود، جایز نیست.
تبصره: اگر در موردى بر پوشیدن کروات مفسده‏ اى مترتب شود، پوشیدن آن حرام می شود.

فلسفه و حکمت ممنوعیت
تا آنجا که ما بررسى کرده ‏ایم مراجع می فرمایند کراوات در اصل شعار مسیحیت است و مسلمان باید از هر لباسى و هر چیزى که زىّ کفار و باعث ترویج آن می شود خوددارى نماید. مقام معظم رهبرى می فرمایند: به طور کلى پوشیدن کراوات و دیگر لباس‏ هایى که پوشش و لباس غیرمسلمانان محسوب می شوند به طورى که پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحط غربى شود جایز نیست (فرقی بین شب عروسی و غیر آن نیست) (3)

علت حرمت کراوات به نظر برخی مراجع معظم تقلید، به خاطر حرمت شبیه شدن به کفار است. کروات در حال حاضر و در جامعه امروزی ما یک لباس مخصوص جامعه غربی است که فرهنگی غیر اسلامی دارد. وجه تمایز آن با کت و شلوار این است که این لباس ها در حال حاضر عمومیت یافته و بین همه مسلمانان و کفار مشترک است. اینها از قبیل لباس مشترک محسوب می شود لکن در مورد کروات ، حداقل در جامعه متدین ایرانی ، هنوز نمادی از فرهنگ غرب شناخته می شود. اجتناب از تشبیه به کفار و هضم شدن در نماد های فرهنگ غرب نیز امری ضروری است که مطالعات جامعه شناختی و روانشناختی نیز آن را تایید می کند.

جمله معروفی در نزد روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان وجود دارد به این مضمون:«بگو چگونه لباس می پوشی تا بگویم چگونه فکر می کنی و چگونه عمل می کنی».
پشت این جمله به ظاهر بی ربط حقایق ظریفی در مورد نحوه واکنش وعملکرد انسان ها به ظواهر پیرامون انان نهفته است و تاثیر خزنده و غیر مستقیمی که نحوه پوشش بر نحوه تفکر و عملکرد آدمی ایجاد می نماید.(4)

3-  خداحافظی قریب الوقوع غربی ها با کراوات
... در حال حاضر شاهد گسترش روزافزون پدیده ای در میان رؤسای شرکت ها و برخی سیاستمداران هستیم ...: این گروه از پوشیدن کت و شلوار و لباس های رسمی صرف نظر می کنند. آنها ترجیح می دهند ظاهری ساده داشته باشند ... حتی صدر اعظم آلمان نیز گاهی در برخی مراسم رسمی بدون کراوات و با پیراهن آستین کوتاه ظاهر می شود ... به هر حال رفته رفته شمار بیشتری از مدیران و وزیران و سیاستمداران عالی رتبه کت و شلوار و کراوات را کنار می گذارند ... از قرن ها پیش تا کنون مردان با استفاده از کراوات و سایر گردن آویزها به سایرین نشان می دادند که دارای چه درجه و مرتبه ای هستند. اما به زودی این دوران سپری خواهد شد. بیش از 330 سال پس از آنکه سربازان مزدور کروات با گردن بندهای خاص خود در پاریس ظاهر شدند، هم اکنون استفاده از چیزی به نام کراوات رفته رفته منسوخ می شود ... فرهنگ تازه پوشش به تدریج جهان را تسخیر می کند و با ادامه این روند، روزی فرا می رسد که سران کشورها نیز در کنفرانس و گردهمایی های رسمی بین المللی با تی شرت حاضر می شوند.(5) 

نمونه هایی از تبلیغ و ترویج کراوات در هفته نامه سلامت:

در شماره 397-صفحه 6(میزگرد سلامت) ذیل مطلبی با عنوان "زندگی؛ با یا بدون بچه؟"، کودکی را با کراوات نشان می دهد. همچنین در شماره 396، صفحه 9 نیز روی جلد مجموعه صفحات کلینیک و خانواده، کنار تیتر "بچه های باهوش 4 ویژگی دارند" کودکی کراوات زده را در حال کار با لپ تاپ نشان می دهد!(6)

در شماره 393، صفحات4و5(موضوع ویژه) کنار تیتر "فراموشکاری؛ این درد مشترک"، تصویر مردی کراوات زده را نشان می دهد که مانند نمونه های قبلی کراوات بستن هیچ ارتباطی با موضوع ندارد که یا نشان از بی توجهی به فرهنگ خودی دارد و یا اینکه از روی عمد و برای عادی جلوه دادن استعمال این نماد فرهنگ بیگانه اینگونه تصاویر انتخاب می شود. جالب توجه است که این شماره همان است که در اولین صفحه بعد از جلد اصلی آن به طور مفصل "تأکید مقام معظم رهبری در آسیب شناسی سبک زندگی ایرانی" را منعکس می کند!

در شماره 394، صفحه 22(پوستر سلامت) در پوستری با عنوان "کشف رابطه بین صندلی و کمردرد"، مردی با کراوات روی صندلی نشسته است. این شماره همان است که روی جلد اصلی آن شعار "سبک زندگی ما اصلاح باید گردد" نقش بسته و اولین صفحه بعد از جلد اصلی آن نیز در یادداشت های گوناگون از نفوذ فرهنگ بیگانه تحذیر می دهد!

در شماره 386، صفحه8 در مطلبی با عنوان "چاقی بر اسپرم آقایان اثر می‌گذارد"، یک مرد چاق کراوات بسته را نشان می دهد(7).

در شماره 385-صفحه19(مد و سلامت) کنار عنوان "10 نکته درباره روپوش پزشکان"، برای معرفی انواع مدل روپوش، پزشک خوش تیپی را با کراوات نشان می دهد!

در شماره 384، صفحات 4و5(موضوع ویژه) ذیل مطلبی با عنوان "ارسال پیامک احتمال تصادف را 3 برابر می کند"، مردی در حال رانندگی کراوات زده است.

... 

درباره ترویج و عادی سازی استفاده از کراوات در آگهی های تجاری نیز در جدیدترین شماره های اخیر این هفته نامه، آگهی واحدی شامل تبلیغ یک شامپوی خارجی(سان سیلک) در کنار مردی آراسته و کراوات زده در نیم صفحه پایینی جلد صفحه اول شماره های400، 398، 397، 395 و نیم صفحه پایینی جلد مجموعه صفحات زیبایی شماره 396 به چشم می خورد.

البته جای تعجب ندارد، چرا که برخی متخصصان نیز که تصاویرشان در کنار مطالب و گفتگوهایشان در این هفته نامه درج می شود کراوات زده اند(گرچه مدتی است اینگونه تصاویر بسیار کم شده) و در جشن هایی هم که به میزبانی این هفته نامه برگزار می شود برخی افراد با کراوات حاضر می شوند. اما تعجب اینجاست که چرا این نشریه -که گویا پرتیراژترین هفته نامه کشور است- در دغدغه مندی خود برای اصلاح سبک زندگی، گزینشی عمل می کند و در موارد مهم دیگری(از جمله نوع پوشش) اصلاً اعتقادی به آسیب در سبک زندگی ندارد؟

به هر حال امیدواریم این هفته نامه همانطور که نسبت به آسیب هایی چون روش تغذیه، کم تحرکی و زندگی ماشینی در سبک زندگی مردم کشورمان دغدغه و حساسیت دارد، نسبت به اینگونه آسیب های فرهنگی(همچون عادی سازی بی حجابی، استعمال نماد فرهنگ بیگانه، پرداختن بی مورد به شرح بیماری و وضع سلامت ستاره های فاسد سینما و سیاست مداران جنایت کار غرب، نادیده گرفتن ملاک حق و باطل و تأیید شارع مقدس در روانشناسی موفقیت، تخطئه حکم قصاص در ملأ عام به بهانه آسیب های روانشناسی، تخطئه میراث فرهنگی و علمی طب سنتی و اسلامی در برخی موارد و ...) حساسیت نشان دهد و نسبت به اصلاح رویه خود اقدام کند.

پاورقی ها:

1-   اینطور نیست که این هفته نامه برای نشان دادن یک زن باردار ناچار به انتخاب چنین تصویری باشد. این در حالی است که در کنار بسیاری از مطالب مرتبط با "بارداری و زایمان" تصاویر زنان باحجاب کامل نیز نمایش داده شده است(به عنوان مثال تصویر صفحه "بارداری و زایمان شماره 394" را ببینید) و حتی در مواردی زنان در حال ورزش کردن حجاب کامل دارند و این یعنی اینکه گویا این هفته نامه می کوشد بی حجابی را در کنار باحجابی صرفاً نوعی سلیقه و انتخاب متفاوت کاملاً عادی در نوع پوشش جلوه دهد!(به عبارت دیگر ترویج نوعی پلورالیسم در پوشش!)

2-   پایگاه پاسخ به سؤالات و شبهات- پاسخ به سؤال "چرا بستن کراوات را بد شمردند؟ اگر علت غربی بودن است، کت و شلوار نیز غربی است؟"

3-   سایت پرسمان دانشجویی(دفتر فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها)- پاسخ به سؤال "آیا استفاده از کراوات از نظر شرعی اشکالی دارد؟ در صورت مثبت بودن جواب دلیلش را ذکر کنید؟"

4-   سایت پرسمان دانشجویی(دفتر فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها)- پاسخ به سؤال " چرا کروات حرام است؟ شنیدم چونکه لباس غربی و شرقی است و باعث ترویج فرهنگ آنان می شود. اگر این گونه باشد پس کت و شلوار و انواع ظروف آشپزخانه و اتومبیل و غذاهایی همچون پیتزا و ساندویچ و لوازم صوتی و تصویری نیز حرام است؟ "

5-   روزنامه همشهری- 30 خرداد1381- صفحه28(جهان زندگی)- به نقل از اشپیگل

6-   نسخه PDF این صفحه در سایت هفته نامه قرار داده نشده است که بتوانم لینکش را اینجا قرار دهم.

7-   فایل PDF این صفحه نیز در سایت هفته نامه موجود نبود.


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: شنبه 91/9/4::: ساعت 10:58 عصر

نقد هفته نامه سلامت(4)   پرتیراژترین هفته نامه کشور     

وعده داده بودم در نقدهای بعدی هفته نامه سلامت، به نمونه هایی از چهره سازی عناصر فاسد فرهنگی غرب(از جمله ستاره های هالیوودی) اشاره کنم.

اما پس از اینکه نقدهای قبلی ام را برای این هفته نامه از طریق پست الکترونیکی ارسال کردم، گزیده هایی از آن در صفحه با خوانندگان شماره 387 این هفته نامه درج شد؛ این در حالی است که در گذشته هرچه از طریق تماس تلفنی، ثبت نظرات در دفتر نظرسنجی غرفه هفته نامه سلامت در برخی نمایشگاه ها، ارسال ایمیل و پیامک، مواردی از این دست را مطرح می کردم اصلاً در نشریه منعکس نمی شد و مورد توجه قرار نمی گرفت.

در صفحه با خوانندگان شماره 377 هفته نامه سلامت نیز پیامک یکی از خوانندگان به چاپ رسیده که انتقادش در این خصوص را اینچنین مطرح می کند: "واقعاً از بین خوانندگان هفته نامه، کسی نیست که به شما اعتراض کند و بگوید این بازیگران هالیوودی امثال آنجلیاجولی برای ما الگو نیستند که دائم در مورد زیبایی و پوست و مو و طریقه زایمانشان می گویید؟ اطلاع رسانی می کنید که مبادا بدون دانستن این اطلاعات مهم روزمان را به شب برسانیم؟!"

با مشاهده انتقاد این خواننده فهیم انگیزه بیشتری پیدا کردم که سر فرصت هفته نامه هایی را که از سال های قبل تا به امروز در اختیار داشتم یک مروری کنم و بارزترین آن مطالب را به اصطلاح مانیتورینگ کنم و در معرض نقد و قضاوت دیگران قرار دهم که آیا واقعاً اینچنین پرداختن به جزییات و چگونگی بیماری و مرگ سربازان جنگ نرم جبهه شرک و کفر علیه اسلام(*)، برای مردم ما لازم و ضروری است؟!

بعید می دانم آن ها این واقعیت را شعاری کلیشه ای و توهّم بدانند که ستاره های هالیوودی درواقع ابزاری هستند برای استثمار و نابودی خاموش و مرموزانه فرهنگ ملی و بومی سایر ملت ها و ترویج سبک زندگی آمریکایی. در شماره 198، در صفحه چهره ها و رسانه ها، ستون "هنر، رسانه و سلامت"، دکتر مصطفی جلالی فخر می گوید: "حتماً شما هم این نظر قدیمی را شنیده اید که مهمترین نتیجه و چه بسا هدف هالیوود، رواج سبک زندگی آمریکایی بوده و هست. درواقع جزییات بستر بروز داستان ها و آدم ها را به گونه ای می چیند که به گونه ای نامحسوس و غیرشعاری، نوعی زندگی را جا می اندازد بدون اینکه مخاطب حس کند بر بخشی تأکید شده و قرار است به او پیشنهاد و یا تحمیل شود. چنین فرایندی در دراز مدت و با استمرار می تواند در ناخودآگاه ذهن چند نسل جا بیفتد. همین زندگی آمریکایی جا افتاده در دنیا که تفاوت های زیادی با واقعیت های آمریکا دارد و هنوز هم برای برخی، سرزمین رویایی به شمار می آید، حاصل چنین استمرار و دقتی است که در سینما و شبکه های تلویزیونی آنها دنبال می شود..."

اما در همان شماره 387 در صفحه فرهنگ سلامت باز هم می بینیم که مرگ فرزند بازیگر نقش قهرمان پوشالی سبک زندگی آمریکایی(راکی و رمبو) مورد توجه این هفته نامه قرار گرفته است: علت مرگ پسر استالونه مشخص شد

خوب، خدا را شکر؛ به قول آن خواننده معترض واقعاً ما بابت مشخص نشدن علت مرگ پسر استالونه مانده بودیم چطوری روزمان را به شب برسانیم!

این هفته نامه در شماره 393، صفحه جامعه سالم، در ستون حرف اول به طور مفصل سخنان مقام معظم رهبری در خصوص آسب شناشی سبک زندگی ایرانی را منعکس می کند: تاکید مقام معظم رهبری بر آسیب‌شناسی سبک زندگی در ایران

امیدوارم متوجه شده باشند که یکی از همین آسیب ها، عبارت از مرعوب شدن هنرمندان و رسانه های خودی در برابر هیمنه پوشالی سبک زندگی آمریکایی است که از سوی چهره های هنری و رسانه ای جهان غرب ترویج می شود. و به امید آنکه از این به بعد اگر می خواهند سوژه ای را برای آموزش سلامت، علل بیماری ها و ریشه یابی مرگ افراد انتخاب کنند، به چهره های موجهی که مروج سبک زندگی ایرانی اسلامی هستند بیشتر توجه کنند.

به هر حال با توجه به اینکه پس از شماره 387 تا به حال(شماره 396) روند پرداختن بی مورد به چهره های فاسد غربی در این هفته نامه ادامه پیدا نکرده، فعلاً از پرداختن به سوابق گذشته این هفته نامه در این خصوص خودداری می کنم و إن شاءالله در آینده به برخی منکرات فرهنگی دیگر -که متأسفانه همچنان در این نشریه ادامه دارد- خواهم پرداخت.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

* طبق گزارش شورای روابط مسلمانان آمریکا، هالیوود برای مخدوش کردن چهره اسلام و مسلمانان طی سال های اخیر 700 فیلم سینمایی ضداسلامی تولید کرده است.


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: چهارشنبه 91/6/8::: ساعت 10:16 صبح

نقد هفته نامه سلامت(3)            
همانطور که در یادداشت قبلی اشاره کردم، در شماره 378 هفته نامه سلامت در صفحه "موضوع ویژه" با یادداشت هایی از سه متخصص و سه مسؤول به معضل ریزگردها پرداخته شده.
در این گزارش، یک فوق تخصص شبکیه ضمن یادداشتی با موضوع "تأثیر ریزگردها بر چشم ها" به استفاده از اورانیوم های ضعیف شده برای بمباران عراق اشاره می کند و می گوید :"ممکن است این مواد خطرناک با ورود ریزگردها از عراق به داخل خاک کشورمان، باعث ایجاد مشکلاتی از جمله ناراحتی های چشمی در افراد شوند."

همچنین رییس فراکسیون محیط زیست مجلس نیز از احتمال آلودگی های میکروبی و شیمیایی این ریزگردها به دلیل جنگ و ناامنی در عراق و لزوم ارجاع موضوع به مجامع بین المللی می گوید.

اما علی رغم همه این ها مبادا سردمداران آمریکا را مقصر بدانید و با به خطر انداختن سلامت روان خود، نسبت به عوامل جنگ و ناامنی در منطقه کینه و نفرت به دل راه بدهید! کافی است یک صفحه دیگر این هفته نامه را ورق بزنید تا در صفحه 8 در اولین تصویر دوWe love Obamacareربین سلامت ببینید اوباما چقدر دوست داشتنی و به فکر سلامت مردم است و چگونه عده ای از حامیانش در پی تصویب طرح لایحه نظام بهداشت همگانی از سوی دیوان عالی آمریکا، در واشنگتن دی سی با در دست داشتن دستوشته هایی با این عبارات ابراز احساسات می کنند:
We love Obamacare - We  Obama care

متأسفانه یکی از رویه های غلط هفته نامه سلامت این است که بدون هیچ توجهی به خباثت برخی چهره های جنایتکار سیاسی و عناصر فاسد فرهنگی و بدون توجه به حساسیت های ملّی و فرهنگ بومی کشور، چنان درباره برخی از این چهره های منفور سیاسی و مفسدین فرهنگی غرب خبر می زند و از جزئیات بیماری و وضع سلامت آن ها گزارش و تصویر به چاپ می رساند که گویی آن ها شخصیت هایی محبوب و دوست داشتنی هستند و مردم همواره نگران و پیگیر وضع سلامت و بیماری آن ها می باشند؛ و گویا ما در بین چهره ها و شخصیت های علمی و فرهنگی و سیاسی و دینی موجه خودمان در کشور یا منطقه قحط الرّجال داریم  که نه از وضعیت بیماری و سلامت آنان گزارشی تهیه می شود و نه به عنوان الگوی زندگی سالم به مردم معرفی می شوند(البته خیلی به ندرت یک بار درباره پرونده پزشکی امام خمینی ره و یک بار هم درباره نوع بیماری آیت الله بهجت، گزارش در این هفته نامه دیدم)

در ادامه به نمونه هایی دیگر از این دست توجه کنید:

در شماره 313 این هفته نامه در صفحه زیبایی در وسط مطلبی درباره عارضه پتوز(افتادگی پلک ها)، تصویری از مک کین به چاپ رسیده که ذیل آن نوشته شده: "مک کین یکی از شخصیت های مشهوری است که از افتادگی پلک رنج می برد" !!!
الهی بمیرم برا مک کین که از افتادگی پلک ها رنج می بره!؛ همان شخصیت مشهوری که از طرفداران سخت‌گیری بیشتر ایالات متحده در برخورد با جمهوری اسلامی ایران است و در جریان یک سخنرانی در آوریل 2007 در یک جلسه پرسش و پاسخ در ایالت کارولینای جنوبی، آوازی منسوب به گروه بیچ بویز در پشت میکروفون به شوخی سر داد که در آن آواز خوانده شده: «بر روی ایران بمب بمب بمب بمب بریزیم»(منبع)

در شماره 198، صفحه چهره ها و رسانه ها باید مردم ایران با نگاهی به پرونده پزشکی باربارابوش، با خبر شوند که "مادر بوش راهی بیمارستان شد" !

در شماره 199 در همان صفحه چهره ها و رسانه ها، باید خیالمان راحت باشد که بارک اوباما همچنان به وسیله بازی بسکتبال، تناسب اندام خود را حفظ کرده و فقط یک عادت بد دارد آن هم این است که گاهی اوقات سیگار می کشد!!!

و نه تنها اوباما، بلکه باید از طریق دوربین سلامت شماره 198 این هفته نامه ببینیم که "دیوید فلینتون، شهردار هانتینگنون، شهری در غرب ایالت ویرجینای آمریکا، در حال پیاده روی صبحگاهی از خانه تا محل کار. او پس از جراحی چاقی در اکتبر 2007 با پیاده روی حدود 36 کیلوگرم وزن کم کرده است. "

یعنی ما در کشور خودمان شهردار و رییس جمهور و ... نداریم؟ یا اینکه ترجمه کردن گزارش خارجی ها کلاس و پرستیژی دارد که تدوین کردن داخلی ندارد؟ مثلاً نمی توان تصویری از کوهپیمایی مقام معظم رهبری در دوربین سلامت قرار داد؟
دوستان هفته نامه سلامت! انتخابات نزدیک است و شما مطمئن باشید رجالی همچون رضایی و قالیباف و لاریجانی و ... استقبال می کنند از اینکه گزارشی از وضعیت سلامت، پرونده پزشکی، رژیم غذایی و ورزش روزانه آن ها در هفته نامه تان درج کنید و من به عنوان خواننده پر و پا قرص شما علی رغم اختلاف نظر سیاسی و فکری و ... که با آن ها دارم اگر گزارشی در این زمینه بخوانم بیشتر لذت می برم تا اینکه گزارشی از تناسب اندام اوباما و پتوز مک کین و زخم معده مامان بوش و عمل جراحی چاقی شهردار هانتینگتون و ... بخوانم.

إن شاءالله در نقدهای بعدی به نمونه هایی از چهره سازی عناصر فاسد فرهنگی غرب هم اشاره خواهم کرد.


 
<      1   2   3      >