بازدید امروز : 133
بازدید دیروز : 108
سلامت و سبک زندگی/23
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تا کنون رکورددار برپایی تجمعات گوناگون به مناسبت های مختلف دینی و سیاسی است.
تشییع 10 میلیونی امام خمینی (ره) و راهپیمایی عظیم 30 میلیونی اربعین در رکوردهای گینس ثبت شده است و پیش بینی می شود درباره تشییع سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی نیز چنین شود.
تشییع این فرمانده نظامی و قهرمان ملّی در تهران 7 میلیون و در مجموع 25 میلیون تشییع کننده در 4 شهر مختلف داشته است.
اما همه این افتخارها و حماسه آفرینی ها، مسؤولیت ما را در حفاظت از جان مردم در این اجتماعات انبوه، کم که نمی کند هیچ، بلکه بیشتر هم می کند.
می توانیم بگوییم فلانی آنقدر عاشق فلان شخصیت یا فلان مناسک بود که جانش را در فلان مراسم از دست داد، اما نمی توانیم با این قبیل سخنان، شانه از زیر بار مسؤولیت خود در حفاظت از جان مردم در این اجتماعات خالی کنیم.
احادیث و روایات فراوانی در خصوص ضرورت محکم کاری در امور وارد شده است، اما متأسفانه در عمل این بیگانگان هستند که در این زمینه خیلی دقیق تر و جدّی تر از ما عمل می کنند و هر حادثه کوچک و حتی بی تلفاتی را با دقّت و وسواس، محاسبات دقیق و شبیه سازی های رایانه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند تا از تکرار آن جلوگیری کنند.
وقتی پیامبر ما در یک کار به ظاهر کم اهمّیتی مثل چیدن سنگ لحد برای میّت -که عدم محکم کاری در آن عواقب چندانی ندارد-، آنقدر دقیق و حسّاس عمل می کنند و می فرمایند «به درستی که من میدانم این قبر به زودی فرسوده میشود ... ولی خدا دوست میدارد وقتی بندهای، کاری را انجام میدهد، آن را محکم و استوار کند.» (1)، پس بنابراین هر چه ما به امور حسّاس تر و مهم تری مشغول باشیم، می طلبد که در آن امور محکم کاری بیشتری داشته باشیم و کار را به دست تقدیر الهی نسپاریم و سهل انگاری خود را با مقدّسات توجیه نکنیم؛ چرا که تقدیر الهی بر این است که در هر امری از قوّه عقل و تدبیر خداداد استفاده کنیم و احادیث و سیره پیشوایان ما نیز جزو مقدّسات ماست که موظّفیم به آن ها عمل کنیم.
متأسفانه فاجعه سقوط هواپیمای مسافربری موجب شد مسؤولین از زیر بار پاسخگویی و فشار افکار عمومی در ماجرای حادثه کرمان قسر در بروند.
اصلیترین عامل رخدادن حادثه تلخ جانباختن تعدادی از عزاداران در مراسم تشییع سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، نصب داربستها از سوی مسؤولان برگزاری مراسم اعلام شده است؛ نکتهای که از چند ساعت قبل از برگزاری مراسم هم هشدارهایی نسبت به آن اعلام میشد. (2)
یادم هست در مراسم تشییع امام خمینی (ره) اعلام شد که عده ای جان خود را از دست دادند ولی هرگز یادم نیست که تعداد دقیق تلفات و دلیل آن را اعلام کرده باشند؛ در حالی که جا داشت با کار کارشناسی دقیق از تکرار حادثه در رخدادهای بعدی جلوگیری کنند.
از تجربیات مثبت آن تشیع تاریخی نیز خوب بود بهره می بردیم؛ یادم هست برای خاکسپاری جسم شریف حضرت امام (ره) دو ترفند به کار برده شد؛ یکی اینکه اعلام شد به دلیل ازدحام جمعیت، خاکسپاری انجام نمی شود و از جمعیت خواسته می شد برگردند و دیگر اینکه لحظاتی قبل از خاکسپاری، بالگرد حامل رئیس جمهور وقت در سمت دیگری فرود آمد و زمانی که جمعیت به طرف آن بالگرد رفت و محل خاکسپاری قدری خلوت تر شد، بالگرد حامل پیکر امام (ره) به زمین نشست و مراسم خاکسپاری انجام شد.
در روز خاکسپاری سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی نیز می شد ترفندهای مختلفی را برای پیشگیری از بروز هر حادثه ای به کار برد که قطعاً تدابیری اتّخاذ شده بود ولیکن به هر حال حادثه ی رُخ داده نیز قابل پیشگیری و کنترل بود.
علاوه بر لزوم اتّخاذ تدبیر از سوی مسؤولین، نکته دیگری که در این زمینه حائز اهمّیت است، اهتمام به امر آموزش مردم است.
در بررسی کارشناسی پدیده ازدحام در تجمّعات انبوه - که در یکی از شماره های قبلی هفته نامه سلامت از سوی دو نفر از متخصصان هلال احمر به آن پرداخته شد- به اهمّیت و جایگاه آموزش در مقوله سلامت و کنترل ازدحام اشاره و نکاتی نیز در این زمینه ذکر شده بود (3)؛ امّا نکاتی هم در آموزه های دینی ما هست که اهتمام به آن ها می توانند از بروز و تکرار حوادث مشابه در ازدحام ها جلوگیری کند.
به عنوان مثال یکی از آموزش های بسیار خوبی که در خلال راهپیمایی باشکوه اربعین در سال جاری مرتب از رسانه ها تکرار می شد، این بود که زائران محترم سعی کنند پس از زیارت زود برگردند و تلاش نکنند که حتماً داخل حرم شوند و دست خود را به ضریح برسانند.
برخی از علما نیز با این توصیه ها همراهی می کردند و می گفتند «اگر میخواهید ثواب زیارت اربعین را ببرید، حتماً لازم نیست که روز اربعین بیایید؛ بسیاری از شیعیان عراق پنج یا هفت روز قبل از اربعین زیارت میکنند و برمیگردند، لذا اگر روز قبل و بعد از اربعین هم برسید و زیارت کنید و برگردید، هیچ ایرادی ندارد و از ثواب زیارت بهرهمند شدهاید.
نکت? دیگری که خوب است در برنامهریزیها مدّ نظر قرار بگیرد این است که ظاهراً ما ایرانیها خیلی مقید هستیم که وقتی به داخل حرم مطهر میرویم، حتماً دست به ضریح برسانیم و شاید بخواهیم به انداز? یک زیارت امینالله کامل هم کنار ضریح بایستیم! اینها تقیداتی است که ما از خودمان درست کردهایم که انصافاً صحیح نیست، نباید کسی اذیت شود؛ حتی در روایات آمده است که وقتی برای زیارت میروید، اگر شلوغ بود و نتوانستید زیاد جلو بروید-مثلاً اگر در داخل صحن حرم هستید- همانجا را ضریح مطهر بهحساب بیاورید.
در ایام اربعین ممکن است تا بین الحرمین بروید و دیگر نتوانید جلوتر بروید؛ لذا همانجا را ضریح بهحساب بیاورید و گریه و عزاداری خودتان را انجام دهید و برگردید؛ ضمن اینکه در سفر اربعین، همان لحظ? اول که در این مسیر نورانی قدم بر میدارید، واقعاً یک حسّ و حال دیگری است؛ حسّ و حالی که گاهی در خودِ بقع? مبارکه هم ممکن است برای انسان پیش نیاید.» (4)
اگر علما و مدّاحان سعی کنند ادب مع الله و ادب حضور در پیشگاه ائمه اطهار (علیهم السلام) را در مردم و زائران عزیز تقویت کنند، بسیاری از این حوادث در ازدحام ها قابل پیشگیری و کنترل است.
اگر زائر حرم رضوی بداند که در محضر امام رضا (علیه السّلام) قرار دارد و برای درک محضر حضرت لازم نیست حتماً به هر زور و زحمتی که شده دست خود را به ضریح برساند، دیگر این ادب حضور به او اجازه نمی دهد که مزاحمتی برای دیگر زائران ایجاد کند و آسیبی را متوجه خود و دیگران کند، به خصوص اینکه اگر کودک و یا فرد ناتوانی همراهش باشد؛ لذا از دور سلام می دهد و نزدیک تر شدن به ضریح را به وقت و زمان دیگری موکول می کند.
در مراسم تشییع شهداء نیز باید بدانیم که درک محضر و ارتباط معنوی با آن ها بسته به لمس مستقیم تابوتشان نیست؛ چه بسا افرادی که از دور ایستاده اند و اشکی می ریزند، تحوّل درونی بهتری از کسانی داشته باشند که بی توجّه به ایجاد زحمت و مزاحمت برای دیگران، جمعیت را با فشار می شکافند تا بلکه به هر ترتیبی که شده دستشان به تابوت مطهّر شهداء برسد.
اویس قرنی به ما آموخت که گاهی ارتباط معنوی از راه دور، انسان را مقرّب تر، عزیزتر و به کمال نزدیک تر می کند و اگر وی بی توجّه به حقوق سایرین (مادرش) اصرار به ملاقات حضوری با پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) داشت، هرگز تا این اندازه مورد توّجه و رضایت حضرت قرار نمی گرفت که درباره اش بفرماید « بوی بهشت از جانب قرن می وزد، ای اویس قرن! چه قدر به تو علاقه دارم.» (5)
مقام معظم رهبری در توصیف سپهبد شهید سلیمانی فرمودند « احتیاط هایی می کرد که معمولاً در عرصهی نظامی، خیلیها این احتیاط ها را لازم نمی دانند؛ [لکن] او احتیاط می کرد؛ به دهان خطر می رفت امّا جان دیگران را تا می توانست حفظ می کرد؛ مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملّت های دیگر که در کنار او بودند، بود. » (6)
بنابراین اگر ما مردم عزیزمان را به حضور در تجمعاتی تشویق و دعوت می کنیم باید به شدّت از آن ها مراقبت کنیم تا مبادا به واسطه این حضورشان دچار حادثه ای شوند.
در زمینه امدادرسانی و آمادگی برای مقابله با حوادث و رسیدگی به وضعیت مصدومان، برنامه ریزی های خوبی می شود ولی برای پیشگیری چطور؟ به عنوان مثال آیا پروتکل یا دستورالعلی در خصوص نحوه حرکت خودروی حامل تابوت در میان ازدحام جمعیت تشییع کننده تدوین شده است؟ آیا تا به حال حوادثی در این رابطه داشته ایم؟ آیا آموزش هایی در این زمینه به مردم داده ایم؟
به هر حال جانباختگان حادثه کرمان هر جایگاهی که در نزد خداوند متعال داشته باشند و هر ارزش و اعتباری که به واسطه حضور در آن تشییع بی نظیر کسب کرده اند، به جای خود محفوظ است امّا این اعتقاد هیچ چیز از مسؤولیت ما در محافظت از جان مردم در تجمّعاتی که از آن ها دعوت به حضور می کنیم، کم نمی کند.
پی نوشت ها:
1- امالی شیخ صدوق، صفحه 314
3- هفته نامه سلامت، شماره 730، صفحه2
4- حجة الاسلام پناهیان، خبرگزاری فارس
5- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ ایران، ج42، ص155، روایت 22، باب 124
6- بیانات در دیدار مردم قم، مورخ 18 دی ماه 1398
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک