بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 66
چند سال قبل که رسانه ها به ماجرای شیرهای آلوده پرداختند، اظهار نظر بهت آوری از یک عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی دیدم که ایشان زحمتکش ترین حافظان سلامت مردم را متهم به کم کاری نمود و گفت: دلیل معدوم نشدن شیرهای میکروبی در ایستگاههای تجمیع شیر، کمکاری بعضی از کارشناسان بهداشت محیط است.
چند روز قبل به محض اینکه متوجه شدم قرار است یکی دیگر از اعضاء این کمیسیون(دکتر زاکانی) برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به دانشگاه محل کارم بیاید، سریع دست به قلم شدم و نامه ای با مضمون ذیل نوشتم تا ایشان به دست دکتر شهریاری برساند:
جناب آقای دکتر شهریاری
عضو محترم کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی
با سلام و احترام
اینجانب یک کارشناس بهداشت محیط هستم که با وجود اینکه تنها 2 سال طرح خدمت خود را در مراکز بهداشتی تحت پوشش وزارت بهداشت کار کردم و در حال حاضر فعالیتی در خصوص نظارت در سطح عرضه(جز در داخل دانشگاه) ندارم اما چند سال قبل اظهار نظری را به نقل ار جنابعالی در سایت های مختلف خواندم که بسیار شگفت زده و متأثر شدم.
شما کارشناسان بهداشت محیط را متهم به کم کاری در فعالیت های نظارتی شان نمودید در حالی که از یک نماینده در مسند قانون گذاری توقع این بود که به جای این اتهام زنی، استعلام می کردید تا متوجه می شدید این کارشناسان خدوم چه مشکلاتی برای اعمال نظارت مؤثر دارند.
آیا قوانین تعزیراتی موجود واقعاً بازدارنده است؟
چطور جریمه های راهنمایی و رانندگی به منظور در بر داشتن اثر بازدارندگی چندین برابر می شود اما فکر اساسی برای بازدارندگی از تخلفات بهداشتی نمی شود؟
این کارشناسان مراحل بسیاری را طی می کنند تا متخلف به دادگاه معرفی شود اما پس از حضور متخلف در دادگاه با یک جریمه بسیار اندک برمی گردد و به فعالیت های خود و تخلفات بهداشتی ادامه می دهد؛ و فقط دادگاه ویژه مواد غذایی است که جریمه های سنگینی را اعمال می کند ولی در مواردی که می توان پرونده را به این دادگاه ارجاع داد آنقدر پروسه ارتکاب تخلف تا برخورد، طولانی است که می شود مصداق "نوشدارو پس از مرگ سهراب" نه مانند جریمه های راهنمایی و رانندگی که "تخلف همان و جریمه شدن و اعمال قانون همان"
آیا کارشناسان بهداشت محیط همانند مأموران راهنمایی و رانندگی اختیار و قدرت کافی برای اعمال نظارت های بهداشتی دارند یا این کمبودهای قانونی را که شما باید مرتفع کنید، با فداکاری و از جان گذشتگی شان جبران می کنند؟
راستی آقای دکتر شهریاری! طرح پلیس بهداشت در مجلس شورای اسلامی به کجا انجامید؟
آیا طرح بازدارنده مؤثرتر دیگری جای آن پیشنهاد شد؟
نقد هفته نامه سلامت(7)
در صفحه زیبایی شماره 398 هفته نامه سلامت، مصاحبه ای با یک متخصص پوست در خصوص بررسی ادعای شرکت های فروش سردوشی دارای عصاره لیمو و ویتامینC انجام و سعی شده است در جای جای مصاحبه به خوانندگان اطمینان داده شود که مقدار کلر موجود در آب شبکه های آبرسانی تحت نظارت شرکت های آب و فاضلاب کنترل شده است و این مقدار نیز هیچ آسیبی برای سلامت پوست و مو ایجاد نمی کند؛ و حتی تأکید شده است:" مقدار کلر موجود در آب استخرها کمتر از آن است که به پوست و مو آسیب بزند و اگر هم میزان آن بیشتر از حد استاندارد باشد، چون استفاده از آن محدود است، مشکلی ایجاد نمیکند" و در ادامه تنها استثنایی که در خصوص آسیب کلر بر سلامت پوست و مو ذکر می شود این است که"مگر آنکه مواجهه فرد با چنین آبی طولانی باشد و بعد از شنا، موها را با شامپو و پوست را با صابون نشوید"
اما نکته جالب توجه این است که ایشان در پاسخ به سؤال انتهایی هفته نامه سلامت، آنجا که خبرنگار می پرسد: "برای داشتن موهای شاداب، شستشوی آن با چه آبی مناسب است؟" در تناقضی آشکار تمام تلاش خود را در ایجاد این اطمینان به خوانندگان هدر می دهد و می گوید: "بهتر است بعد از حمام موی سر را با آب بدون کلر و با شامپوی مناسب شست و آبکشی کرد..."!
عجب! اگر کلر موجود در شبکه های آبرسانی هیچ آسیبی برای سلامت پوست و مو ایجاد نمی کند، پس چرا بهتر است بعد از حمام، موی سر را با آب بدون کلر بشوییم؟! و لابد یکی از راه های شستشوی موی سر با آب بدون کلر، استفاده از همین سردوشی های حذف کلر است که در طول مصاحبه به تفصیل در رد لزوم استفاده از آن ها سخن گفته شد!
و اگر تأکیدی بر استفاده از این سردوشی ها نباشد، چه راه حل دیگری برای تهیه و به کار بردن آب بدون کلر برای مردم وجود دارد که اطمینان بر سلامت آن وجود داشته باشد؟
آیا مردم باید طبق توصیه افراد ناآگاه و بی اطلاع از مزایای کلر در سالم سازی آب، گالن های آب تهیه شده از چشمه و قنات را با خود به حمام و استخر ببرند و برای شستشو و آبکشی نهایی از آن استفاده کنند؟ آیا عمل به این توصیه مشقُّت بار برای عموم مردم امکان پذیر است و آیا اصولاً اطمینان از سلامت مصرف چنین آبی وجود دارد؟
البته اینگونه شرکت های فروش انواع فیلترهای آب برای ذکر مضرات کلر موجود در آب ضمن مبالغه در خصوص عوارض آن برای پوست و مو، به برخی تحقیقات (از جمله تحقیق منتشر شده از سوی مجله بهداشت همگانی آمریکا در سال 1992) در خصوص اثرات سرطان زایی ناشی از دوش گرفتن در آب کلرزده نیز اشاره می کنند که آن هم جای بحث و تأمل دارد و إن شاءالله در ادامه سلسله مقالات "نکاتی درباره آب سالم" به آن اشاره خواهم کرد.
منتشر شده در عمارنامه، خبرنامه دانشجویان ایران، عرش نیوز، خبر فارسی
بازتاب این یادداشت در هفته نامه سلامت
قسمت سوم: آیا کلر باقی مانده آب می تواند عوارضی برای پوست و مو ایجاد کند؟
در شماره قبل گفتیم برای ضدعفونی و گندزدایی آب به منظور رفع آلودگی های میکروبی از ترکیبات کلر استفاده می کنند. برخی شرکت های تجاری برای فروش محصولاتی نظیر آب شیرین کن، انواع فیلتر های آب و همچنین سردوشی های ویتامین C در تبلیغات خود ضمن اشاره به لزوم حذف این ترکیبات در نقطه مصرف، کلر موجود در آب را عامل اصلی ریزش مو و خشک و حساس شدن پوست بدن میدانند. گرچه کلر ممکن است باعث خشکشدن، خارش و اگزما شود ولی میزان این آسیب به مقدار کلر بستگی دارد که اشاره کردیم مراکز بهداشتی و شرکت آب و فاضلاب همواره این میزان را کنترل میکنند که از محدوده مجاز فراتر نرود.
حتی مقدار کلر موجود در آب استخرها نیز کمتر از آن است که به پوست و مو آسیب بزند و اگر هم میزان آن بیشتر از حد استاندارد باشد، چون استفاده از آن محدود است، مشکلی ایجاد نمیکند مگر آنکه مواجهه فرد با چنین آبی طولانی باشد و بعد از شنا، موها را با شامپو و پوست را با صابون نشوید. در این حالت ماندن کلر در سطح پوست سر و بدن باعث ایجاد خارش، اگزما و تحریک و قرمزی پوست خواهد شد که البته می توان با استحمام و استفاده از شامپوی مناسب با PH متعادل قبل و پس از شنا و همچنین استفاده از کلاه های مخصوص حین شنا از اینگونه آسیب های احتمالی جلوگیری نمود. استحمام قبل از شنا از آن جهت در جلوگیری از آسیب کلر به مو مؤثر است که وقتی موها از آب اشباع می شوند، جذب مواد شیمیایی به آن ها کمتر خواهد شد.
در هر حال کلر آب باعث آسیب به ریشه و ریزش مو نمیشود ولی ممکن است ساقه را تحت تاثیر قرار دهد و حالت مو را نامناسب کند.
طبق نظر متخصصان پوست و مو، ریزش مو تا 80 درصد به وراثت مربوط است اما محیط نیز در آن بیتاثیر نیست. گرد و غبار و آلودگی آب و هوا و آبهای سنگین که کلسیم بالایی دارند، میتوانند باعث ریزش مو شوند. استرس و رژیم غذایی نامناسب نیز در این زمینه تاثیر دارد.
ادعای دیگری که عرضه کنندگان محصولات مجهز به فرایند حذف کلر از آب مصرفی مطرح می کنند، از بین رفتن شوره سر با استفاده از این محصولات است. این در حالی است که طبق نظر متخصصان مربوط، شوره سر در دو حالت ایجاد میشود: ابتلا به بیماریهای پوستی مانند اگزما یا درماتیت سبوروییک که عامل آنها قارچ است و دوم به خاطر شستشوی بد و ناکافی موها و نوع شامپو؛ بنابراین این محصولات نمیتوانند در حل این مشکل تأثیر داشته باشند.
نگرانی دیگر از جانب کسانی ابراز می شود که با تغییر مکان از شهر محل زندگی خود به شهر دیگری برای تحصیل و یا سربازی، با عارضه ریزش مو مواجه می شوند و ادعا می کنند این عارضه ناشی از تفاوت ترکیبات آب مصرفی محل زندگی با آب شهری است که به آن مهاجرت کرده اند اما با توجه به اینکه معمولاً سن شروع دوران دانشجویی و یا خدمت سربازی مصادف است با شروع دوره ریزش مو در افراد مستعد از نظر ژنتیکی و ارثی، این امر نمی تواند ارتباطی با کیفیت آب مصرفی داشته باشد. البته اگر سموم و یا فلزات سنگینی در آب وجود داشته باشد ممکن است باعث ریزش مو شود اما آب آشامیدنی که در شهرها به صورت تصفیه شده در نواحی مختلف کشور در اختیار مردم قرار دارد عاری از اینگونه ترکیبات می باشد.
این افراد معمولاً با دوری از خانواده و محل سکونت اصلی شان دچار استرس می شوند و این استرس و همچنین مشغله های دوران دانشجویی و یا محدودیت های دوران سربازی موجب تغییر رژیم غذایی و کاهش دریافت پروتئین، ویتامین ها، عناصر معدنی و سایر ریز مغذی های لازم برای حفظ و ارتقاء سلامت می شود که این عامل می تواند بر تغذیه و رشد مو نیز تأثیر منفی بگذارد.
بنابراین به احتمال زیاد علت ریزش مو در اثر این نقل مکان ها، به دلیل استرس ناشی از مهاجرت، تغییر رژیم غذایی، کمبود دریافت ریزمغذی ها و در نهایت به دلیل شرایط سنی است که فرد در آن قرار دارد؛ به هر حال ریزش مو به طور طبیعی از یک محدوده سنی شروع می شود و به نظر نمی رسد ریزش مو بر اثر تفاوت ترکیبات معمول آب مصرفی در نواحی مختلف، پایه علمی و منطقی داشته باشد.
منابع مورد استفاده:
جهت مطالعه بیشتر:
به بهانه روز بهداشت محیط:
ارتباط برای آموزش، و نه کنترل با دوربین مدار بسته
آموزش برای سلامت، و نه کمین برای جریمه
اجرای قانون پس از توجیه مشفقانه و نه چسباندن قبض جریمه بدون تفهیم اتهام
جریمه، آخرین حربه و نه اولین لقمه
هدف: ایجاد دلبستگی به قانون و نه دلزدگی از قانون
نتیجه: ارتقاء سلامت و نه اعصاب ناراحت
11 اسفند، روز ملی بهداشت محیط مبارک
فهرست مطالب:
عنوان اصلی |
عناوین فرعی |
صفحه |
مقدمه |
|
3 |
تعریف آلودگی هوا |
|
3 |
اهمیت آلودگی هوا |
|
3 |
حوادث تاریخی آلودگی هوا |
حادثه دره میوز بلژیک |
3 |
دونورا پلسیلوانیا- آمریکا |
4 |
|
لندن |
4 |
|
اثرات آلودگی هوا |
اثرات آلودگی هوا بر انسان |
4 |
اثرات آلودگی هوا بر سایر جانداران |
11 |
|
اثرات آلودگی هوا بر آب و خاک |
11 |
|
اثرات آلودگی هوا بر بناهای تاریخی و اقتصاد |
12 |
|
گزارش بانک جهانی از خسارت آلودگی هوا در ایران |
12 |
|
آلاینده های هوا |
آلاینده های اولیه |
13 |
آلاینده های ثانویه |
17 |
|
منابع آلودگی هوا و سهم آن ها در تولید آلاینده ها |
منابع طبیعی |
18 |
منابع مصنوعی |
18 |
|
اثرات جوی آلودگی هوا |
اثر گلخانه ای |
20 |
تخریب لایه ازن |
20 |
|
باران های اسیدی |
20 |
|
وارونگی هوا |
21 |
|
شاخص کیفیت هوا |
اهمیت شاخص کیفیت هوا |
21 |
سطوح مختلف مرتبط با سلامت انسان |
22 |
|
مفهوم رنگ ها در شاخص کیفیت هوا |
23 |
|
"ترین" های آلودگی هوا |
|
23 |
کنترل اثرات ناشی از آلودگی هوا |
نقش تغذیه در کاهش خطرات هوای آلوده |
24 |
پرهیز از ورزش در هوای آلوده |
31 |
|
آلودگی هوا در منزل |
32 |
|
ماسک مناسب برای حفاظت در برابر آلودگی هوا |
32 |
|
سهم ما در کاهش آلودگی هوا |
33 |
|
تصاویر آلودگی هوای شهر تهران در خبرگزاری ها |
|
34 |
پی نوشت ها |
|
62 |
منابع مورد استفاده |
|
62 |
نقد هفته نامه سلامت(6)
داشتم درباره آلودگی هوا مجموعه مطالبی را جمع آوری می کردم که متوجه برخی تناقضات در اظهار نظر متخصصان در هفته نامه سلامت و پایگاه سلامتیران به مناسبت 29 دی(روز هوای پاک) طی سه سال اخیر شدم:
اولین نکته درباره ورزش کردن داخل منزل در شرایط آلودگی هوا بود. هفته نامه سلامت در سال 1390 از قول دکتر سعید قزوینیان، متخصص مغز و اعصاب و مدرس دانشگاه در این باره می نویسد: "ورزشکردن در روزهایی که میزان آلودگی هوا بالا میرود باید حتماً در یک محیط بسته انجام شود زیرا ورزش و حتی قدمزدن و پیادهروی در محیط باز میتواند باعث سردرد شود و علایمی ایجاد کند که خوشایند نیست. توصیه میکنم به جای پیادهروی در محیط باز از تردمیل استفاده کنید و در ورزشگاههای سرپوشیده یا در منزل ورزش کنید." (نسخه PDF )
اما دکتر روزبه نقشین، دبیر انجمن ریه ایران معتقد است "در این هوای آلوده مناسبتر است که کودکان ورزش و بازی نکنند، حتی در فضای منزل و محیطهای سربسته"(پایگاه سلامتیران-سال 1389)
به این ترتیب آیا می توانیم با کاربرد دستگاه های تصفیه هوا، اثرات سوء آلودگی هوا در داخل منزل را کاهش دهیم؟
دکتر علیرضا ناطقیان، فوقتخصص بیماری های عفونی کودکان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در همان هفته نامه سلامت شماره 354 (سال 1390) می گوید: "البته دستگاههای تصفیهکننده هوا برای منزل هم وجود دارند که انتخاب نوع آنها باید حتماً با مشورت انجام شود تا شاید بتوان زمانی از روز را به واسطه استفاده از این دستگاهها از آلایندهها پاک کرد".
و در همان صفحه دکتر رسول علیانژاد، فوقتخصص ریه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان آب پاکی را روی دست خوانندگان می ریزد و می گوید: "بررسیهایی که انجام شده، نشان داده است استفاده از این دستگاههای تصفیه هوای خانگی هم تاثیری روی بیماریهای آسم و برونشیت مزمن ندارد".
اما جالب توجه اینجاست که علی رغم این اظهار تردیدها و اعلام بی تأثیر بودن این دستگاه ها در تصفیه هوای داخل منزل، به کرّات شاهد تبلیغ این دستگاه ها در هفته نامه سلامت هستیم(مثلاً تبلیغ پایین صفحه 6 شماره 400 را ببینید)
در شماره 404، صفحه موضوع ویژه دکتر لیدا عطارد، فوقتخصص آسم و آلرژی و عضو هیات علمی دانشگاه علومپزشکی تهران در پاسخ به این سؤال که "تکلیف ما چیست؟" می گوید: "... اگر میتوانید از فیلترهای تصفیه هوا در منزل استفاده کنید." که فکر می کنم برای تعیین تکلیف مناسب تر همین باشد که مردم را ترغیب به استفاده از فیلترهای موجود در منزل(هودهای آشپزخانه) کنیم که هم در دسترس است و هم لازم نیست خرج اضافه بابت خرید دستگاه هایی کنیم که در کارایی آن ها تردید وجود دارد.
در سایت وزارت بهداشت در این زمینه آمده: مهار آلودگی هوای منزل با هودهای آشپزخانه امکانپذیر است؛ هودهای آشپزخانه میتوانند در مهار کردن آلودگی هوای خانه نقش مؤثری داشته باشند. به گزارش وبدا، به نقل از نشریه علوم محیط زیست محققان با انجام بررسیهای خود در کشور آمریکا مشاهده کردند هودهای آشپزخانه نیز میتوانند راهی برای مبارزه با آلودگی هوای داخل خانه باشند و به شدت در کاهش این آلودگی مؤثرند. براساس این گزارش محققان ضمن بیان این که هودها قدرتهای مختلفی دارند افزودند: این روند کاهشی در میزان آلودگی بستگی به نوع قدرت آنها داشته و تأثیرات مطلوب حاصل از آنها در کاهش آلودگی بین 70 تا 90 درصد متغیر است.
به هر حال اگر متخصصی می گوید طبق بررسی ها، دستگاه های تصفیه هوای خانگی تأثیری ندارد، باید بدانیم این بررسی ها کجا و روی چه نوع دستگاه هایی انجام شده است تا مشخص شود که آیا واقعاً تمام انواع مختلف و بیشمار این دستگاه ها بی تأثیر هستند؟
نقد برخی دیدگاه های دکتر روازاده(4)
برای ضدعفونی آب از ترکیبات مختلف کلر استفاده می کنند که یکی از این ترکیبات شامل هیپوکلریت سدیم می باشد. این ترکیب وایتکس نام دارد ولی غالب مردم تنها محلول های آماده در بازار برای ضدعفونی سطوح محیطی را به نام وایتکس می شناسند؛ لذا طرح این ادعا که به آب شرب وایتکس می زنند نوعی مغالطه محسوب می شود. چرا که اصولاً طرز تهیه و نوع کاربرد ترکیب هیپوکلریت سدیم برای مصارف ضدعفونی سطوح با طرز تهیه و کاربرد این ترکیب برای مصارف ضدعفونی آب تفاوت دارد و آب مصرفی همواره از تصفیه خانه تا نقاط مختلف مصرف عموم در شهرها و روستاها تحت نظارت شرکت آب و فاضلاب و مراکز بهداشتی بوده که ضمن سنجش و کنترل روزانه حد مجاز میزان کلر باقی مانده در آب، آزمایشات مختلف میکروبی و فیزیکوشیمیایی در آزمایشگاه های مجهز مرجع نیز به منظور حصول اطمینان از سلامت آب انجام می شود.
مقاله ذیل پاسخی است به این ادعا و برای رفع نگرانی عموم در این زمینه؛ ضمن اینکه برخی واقعیاتی که زمینه ساز اینگونه نگرانی هاست و در اطلاعیه مرکز سلامت وزارت بهداشت ذکر نشده، مطرح می شود:
نکاتی درباره آب سالم(2)- آیا به آب آشامیدنی وایتکس می زنند؟
امروزه از ترکیبات کلر برای مصارف مختلف ضدعفونی استفاده می شود که یکی از این ترکیبات شامل هیپوکلریت سدیم یا همان وایتکس یا آب ژاول(با درصدهای متفاوتی از کلر فعال) می باشد اما غلظت های مختلفی از این ماده برای مصارف گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال برای ضدعفونی سطوح مختلف محیطی از محلول های آماده در بازار -که به همین نام وایتکس معروف است- استفاده می کنند؛ این محلول ها معمولاً دارای 5% کلر فعال هستند که طبق دستورالعمل درج شده روی بطری آن، رقیق سازی و برای ضدعفونی سطوح مختلف محیطی استفاده می شود.
استفاده از کلر برای گندزدایی آب نیز از ابتدای قرن بیستم آغاز شده است. کلر علاوه بر اینکه میکروب کش خوبی است قادر است بعضی از مواد معدنی و آلی موجود در آب را نیز اکسید و از محیط عمل خارج نماید.
کلرزنی برای ضدعفونی آب به دو صورت گازی و مایع می باشد. کلرزنی به صورت گازی به دلیل ملاحظات ایمنی در تأسیسات کلرزنی نزدیک مناطق مسکونی ممنوع شده است و کلرزنی به صورت مایع نیز از طریق محلول نمودن پودر کلر با غلظت مشخص در آب صورت می گیرد.
پودر کلر برای ضدعفونی آب در قالب دو ترکیبت مختلف(تحت عنوان پرکلرین) در بازار وجود دارد: هیپوکلریت کلسیم و هیپوکلریت سدیم(یا همان وایتکس)
برای گندزدایی آب ابتدا غلظت مشخصی از محلول پودر کلر با آب در واحدهای کلرزنی تهیه می شود سپس عملیات تزریق این محلول به منابع آب به نحوی تنظیم می شود که پس از ترکیب کلر با ناخالصی های آب، میزان مشخصی از کلر باقی مانده آزاد در شبکه مصرف برای از بین بردن آلودگی های ثانویه همواره موجود باشد.
درواقع یکی از مهمترین مزیت کاربرد کلر برای گندزدایی آب نسبت به سایر روش های گندزدایی(از جمله جوشاندن، کاربرد ازن، اشعه فرابنفش و ...) وجود همین کلر باقی مانده آزاد برای کنترل آلودگی های ثانویه است.
آلودگی ثانویه در شبکه آبرسانی می تواند بر اثر شکستگی ها، اتصالات ناجور، نشت آلودگی فاضلاب و ... ایجاد شود. کنترل آلودگی ثانویه در استخرها نیز حائز اهمیت است که با توجه به بار آلودگی حاصل از بدن شناگران و احیاناً مواد دفعی آنان(به خصوص کودکان) میزان کلر باقی مانده بیشتری نسبت به مصارف شرب در شبکه های آبرسانی مورد نیاز است و در صورت ناکافی بودن میزان کلر باقی مانده امکان غلبه بر عوامل بیماریزا و تأمین سلامت مصرف کنندگان فراهم نمی باشد.
مزیت دیگر کاربرد کلر، امکان اندازه گیری میزان کلر باقی مانده در آب به وسیله تجهیزات ساده کلرسنجی می باشد.
میزان مجاز کلر باقی مانده در شبکه آب شرب باید حداقل 0/2 و حداکثر 0/8 میلی گرم باشد که البته این مقدار در منابع ذخیره آب، شرایط اضطراری و همه گیری ها(مانند موارد شیوع وبا) باید 1 میلی گرم در لیتر باشد. میزان مجاز کلر باقی مانده در آب استخر نیز باید 3-1 میلی گرم در لیتر باشد.
قابل ذکر است از محلول های آماده وایتکس رایج برای ضدعفونی سطوح محیطی نیز می توان برای ضدعفونی آب استفاده کرد چرا که تفاوتی در عملکرد این محلول ها با ترکیب پودر هیپوکلریت سدیم وجود ندارد و برای ضدعفونی آب به وسیله این محلول ها( با نام تجاری وایتکس) می توان 20 قطره از آن را به یک لیتر آب افزود(البته به شرط آنکه مراقبت کنیم که PH آب از حد مجاز 7/2 تا 8 فراتر نرود). اما در عمل این کار مقرون به صرفه نیست چرا که این محلول ها از انواع پودرهای پرکلرین گران تر می باشد؛ لذا بعید به نظر می رسد افرادی مثلاً برای ضدعفونی آب استخر از این روش استفاده کنند.
ضدعفونی آب به وسیله ترکیبات کلر می تواند عوامل بیماری های حصبه(وبا)، اسهال خونی و سایر بیماریهای عفونی را که از آب منتقل میشوند، از بین ببرد؛ علاوه بر این کلر به دلیل قدرت اکسیدکنندگی، مزه و بوی آب را کنترل می کند، از رشد جلبک ها جلوگیری می کند، آهن و منگنز را از آب جدا می کند، سولفید هیدروژن را در آب حذف می کند، رنگ بعضی مواد آلی را از بین می برد، از تشکیل لجن در شبکه توزیع جلوگیری می کند و ... که هیچ یک از فرایندهایی که تا کنون به عنوان جایگزین کلر معرفی شده اند نتوانسته اند از نظر تنوع کاربرد با کلر رقابت کنند و در مواردی که از سایر روش های ضدعفونی آب استفاده می شود، فرایند کلریناسیون نیز در کنار آن به کار می رود.
اما با وجود این همه مزایا، کلرباقیمانده می تواند در اثر ترکیب با مواد آلی موجود در آب ترکیباتی موسوم به تری هالومتان ها را تولید کند که شواهدی مبنی بر احتمال سرطان زایی این ترکیبات در دراز مدت وجود دارد؛ لذا از آنجا که با توجه به مزایای یاد شده، چاره ای جز استفاده از این ماده برای کنترل بیماری های عفونی - که در کوتاه مدت باعث همه گیری و افزایش مرگ و میر مصرف کنندگان آب های آلوده می شوند- نداریم، می توانیم برای کاهش احتمال ابتلا به سرطان در دراز مدت توصیه های ذیل را به کار بندیم:
1- کلر باقی مانده همواره کنترل شود که از محدوده مجاز فراتر نرود(که این کار از سوی کارشناسان شرکت های آب و فاضلاب و مراکز بهداشت به صورت روزانه در نقاط مختلف مصرف انجام می شود)
2- هنگام شنا در استخر تا حد امکان از بلع آب خوددری کنیم.
3- بدانیم که به هر حال مصرف آب ضدعفونی شده به وسیله کلر از نظر احتمال سرطان زایی به مراتب سالم تر و کم خطر از برخی مواد غذایی(نظیر انواع غذاهای آماده و فست فودها، سوسیس، کالباس و ...) که در آن ها از مواد نگهدارنده ای چون ترکیبات نیترات استفاده می کنند، می باشد و باید مصرف آن ها را به حداقل ممکن(ماهی یک بار) برسانیم.
منابع مورد استفاده:
1- کتاب اصول بهداشت محیط-تألیف مهندس حسن امیربیگی
2- کتاب بهداشت محیط و ایمنی کار - تألیف زهرا بهنودی
3- کتاب آب و ارگانیسم ها- ترجمه بهروز اکبری و حسین علیدادی- شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان
4- مصاحبه دکتر کاظم ندّافی (رییس مرکز سلامت وزارت بهداشت) با خبرگزاری ها
دانلود فایل PDF همین مطلب در یک نشریه دانشگاهی
قبلاً در یاداشتی از ادعای عجیب سایت دکتر روازده گفتم که با برداشتی خلاف واقع از یک بخشنامه شرکت آب و فاضلاب تیتری زده بودند تحت عنوان بخشنامه شرکت آب و فاضلاب در مورد مخاطرات آب کلر و ادعا کرده بودند: "تا زمانی که دکتر روازاده تاکید بر این مساله داشتند که آبی که بدینگونه در کشور تصفیه میشود برای سلامتی بدن مضر است عدهای با نام تخصص به شدت مقابله میکردند ولی دیدیم چگونه طبق همین بخشنامه به یکباره صد وهشتاد درجه جریان به نفع حامیان سلامت تغییر موضع از طرف سازمان آب تهران صورت گرفته است."
این در حالی بود که موضوع بخشنامه مزبور درباره ضرر کلر برای سلامتی بدن نبود بلکه به لزوم تغییر فرایند کلرزنی از شکل گازی به شکل مایع - آن هم فقط در مراکز دارای تراکم جمعیتی و فقط به دلیل ملاحظات ایمنی- تأکید داشت.
و من هم اصلاً بحث نکردم که کلر برای سلامتی ضرر دارد یا ندارد و من فقط پرسیدم کجای بخشنامه گفته استفاده از آب کلردار برای سلامتی بدن ضرر دارد؟(و اتفاقاً بخشنامه در ادامه به مزایای کلرزنی در تأمین بهداشت آب تأکید داشت.)
اما واکنش برخی طرفداران دکتر روازده از ادعای عجیب سایت ایشان، عجیب تر بود. آن ها به جای بحث علمی و منطقی به توهین و تحقیر و تمسخر روی آوردند و تخصص مرا یک مشت علوم وارداتی ترجمه شده غربی ها و دیکته شده از جانب صهیونیست ها دانستند که من در حال نشخوار آن ها هستم! و امر فرمودند با توجه به اینکه اهل پژوهش نیستم روی حرف استاد حرف نزنم!
این در حالی است که تخصص اینجانب(یعنی مهندسی بهداشت محیط) شامل همان علومی می شود که مبلغان طب اسلامی به استناد آن مبانی طب مدرن را به چالش می کشند.
در مقاله ای تحت عنوان "خطاها و خطرات پزشکی جدید" در ماهنامه صبح، شماره 88 (دی ماه 1377) به نقل از کتاب "جهان در سراشیبی سقوط"(صفحه 209) آمده: "حقیقت این است که پزشکی درمانی امروزی نقش کوچکی در از بین بردن بیماری های عمده مرگبار ایفا کرده است و چندان حق ندارد ادعا کند که سهم بزرگی در افزایش عمر دارد. از چند بررسی معلوم شده است که عوامل عمده دست اندرکار بودن افزایش عمر در 150 سال گذشته، بهداشت و بهسازی و بهبود تغذیه بوده است. "
در اولین جلسات غرب شناسی هم که به همت مدیر مسؤول این نشریه(آقای مهدی نصیری) برگزار شد من شرکت کردم و اولین کتابی هم که ایشان معرفی کرد همین کتاب "جهان در سراشیبی سقوط" بود که آن را تهیه و مطالعه کردم.
همانطور که ملاحظه می کنید در اینجا تا به حال در 5 قسمت تحت عنوان "نقد هفته نامه سلامت" نشریه متعلق به مبلغان طب مدرن را نقد کردم و نه تنها هیچگونه توهین و تحقیری از آن ها دریافت نکردم بلکه هفته نامه سلامت با کمال احترام بخش هایی از نقدهای مرا منتشر کرد و بسیار جای تأسف است که در اولین قسمت از نقد برخی دیدگاه های مبلغان طب اسلامی، سایت دکتر روازاده از تأیید و درج کامنت اینجانب - که صرفاً یک اظهار نظر تخصصی بود- خودداری می کند و برخی طرفداران ایشان هم به این شکل برخورد می کنند:
خسرو: ابله 70درصدی فاضلاب.. تو فکر میکنی درسهای دانشگاهی وحی منزله؟ هرچی خواندی دست نوشته صهیونیستها و اروپائیهای بی فرهنگ و کثافته .هر اولاغی که بره دانشگاه باسواد به حساب نمیاد.
محمدجواد: من فک میکنم تو یا از هیچی خبر نداری یا خودتم با صهیونیستا هستی اخه احمق این دیگه چه گیریه که تو دادی؟این مطلبی که تو نوشتی بوی اینو میده که خودت صهیونیستی...
رها: تا ما رو به کشتن ندین که راحت نمیشینیدبعدم میگید چرا کورکورانه تقلید میکنید...از کدوم کتاب های شما راست حسینی بخونیم.نا مسلمونا..
محمود: سلام ... یه لطفی بکن شما درباره مطلبی که اطلاعات ندارین نظر ندین ... من خودم یکی از طرفدران پر و پا قرص دکتر روازاده هستم و با جون و دل از ایشون دفاع میکنم ... کلر خطرناکترین گاز در دنیاست همه هم اینو میدونن ... تو این آپتون همه محکومتون کردن لطف کن یکم فکر کن .... یا حق
همچنین یادداشتم را در سایت تبیان هم درج کردم که توجه شما را به برخی نظرات درج شده ذیل آن جلب می کنم:
امین رستمی: جناب کارشناس با چند واحد پاس کردن در دانشگاه که همش بدون کمو کاست از اون ور میاد رو حرف استاد حرف نزن دکتر روا زاده پژوهش می کنه ولی تووووووووو فقط حرفای اون ورو نشخار می کنی
محمد لاله: داداش ، محترم ، کارشناس ! مگر با پاس کردن چند واحد علوم ترجمه شده غربی که تو دانشگاهها می خونند میشه تخصص پیدا کرد ، شما به جای طرفداری از وزارت بهداشت به صورت علمی و تحقیقی و بومی ( مخصوصا) بااین موضوع برخورد کن
طرفدار دکتر روازده: تو هم واحدهای امروزی رو خوندی نه طب قدیم رو وای از دست همون واحد های این زمان که همه رو بیچاره کردن
و اما درباره بحث کلرزنی آب اخیراً یادداشتی در یکی از نشریات دانشگاهی منتشر کردم که إن شاءالله به زودی در یادداشت بعدی آن را درج خواهم کرد.
نقد هفته نامه سلامت(5)
از جمله رویه های غلطی که متأسفانه در هفته نامه سلامت وجود دارد عبارت است از حیازدایی و عادی سازی بی حجابی و سبک زندگی غربی. اما با توجه به اینکه مدتی است شدت و غلضت عادی سازی بی حجابی در مقالات و آگهی های تجاری این هفته نامه به طور چشمگیری کاهش پیدا کرده فعلاً از پرداختن به این موضوع خودداری می کنم و فقط توجه شما را به تصویری در شماره392، صفحه 11(بارداری و زایمان) جلب می کنم(1)
در یادداشت قبلی اشاره کردم این هفته نامه در شماره 393، صفحه جامعه سالم، در ستون حرف اول به طور مفصل سخنان مقام معظم رهبری در خصوص آسب شناشی سبک زندگی ایرانی را منعکس کرده است: تاکید مقام معظم رهبری بر آسیبشناسی سبک زندگی در ایران
اما در شماره بعد(یعنی شماره 394) این هفته نامه در صفحه اول خود تیتری را انتخاب کرده است با عنوان: "سبک زندگی ما اصلاح باید گردد"؛(حالا بگذریم از اینکه در نیم صفحه پایینی آن یک شامپوی خارجی با تصویر بزرگی از کریستیانو رونالدو تبلیغ می شود و جای بحث دارد که واقعاً این شیوه تبلیغات کاذب با استفاده از تصاویر فوتبالیست ها با فرهنگ و سبک زندگی ما چه نسبتی دارد؟) و در شرح این عنوان در صفحه بعد(یعنی صفحه جامعه سالم) دیدگاه های برخی مسؤولین و صاحب نظران در این باره منعکس می شود که با توجه به موضوعی که می خواهم به آن بپردازم گزیده هایی از آن ها را ذکر می کنم:
دکتر مجید ابهری،استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی با عنوان تأثیر رسانه ها بر سبک زندگی می گوید: "... رسانه به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین نهاد اجتماعی می تواند بر تغییر سبک زندگی افراد نقش داشته باشد ... کوتاهی مسؤولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در تولید و پخش برنامه و فیلمهای گوناگون در ردههای سنی مختلف و استفاده از فیلمهای داستانی و سینمایی بیکیفیت و بیمحتوا انگیزه مردم را برای دیدن کانالهای ماهوارهای بیشتر کرده است و این تمایل نتیجهای جز تغییر سبک زندگی به شیوه غربی در برنخواهد داشت؛..."
دکتر امیرحسین قاضی زاده، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با عنوان اصلاح سبک زندگی بهطور خودجوش اتفاق نمیافتد! می گوید: "... عملکرد مسؤولان باعث میشود تهاجم فرهنگی آرامآرام به پیکر جامعه تزریق شود و فکر و رفتار اعضای جامعه را با فرهنگ غنی خود بیگانه کند. برای تغییر شیوه زندگی، به یک الگوی مناسب نیاز داریم؛ الگویی که علاوه بر آنکه به روز باشد و با پیشرفت بیگانه نباشد، بتواند فرهنگ دینی را در کشور تقویت کند و از شیوع فرهنگ غربی به جامعه جلوگیری کند ..."
و دکتر علی مصداقینیا،معاون بهداشتی وزیر بهداشت نیز در یادداشتی با عنوان تأثیر سبک زندگی بر سلامت به این نکته اشاره می کند که نفوذ فرهنگ بیگانه به کشور از دیگر عوامل مهم در تغییر سبک زندگی ماست.
اما کیست که نداند یکی از نشانه های نفوذ فرهنگ بیگانه شامل استفاده از نمادهای فرهنگ بیگانه است؟
در دوران دانشجویی زمانی که به اتفاق جمعی از دانشجویان به لبنان رفته بودم در ملاقات با برخی شخصیت های سیاسی و فرهنگی، آقای نبیه بری رییس مجلس این کشور می گفت:"در زمان اشغال جنوب لبنان، صهیونیست ها حتی هنگامی که در دریای مدیترانه شنا می کردند این عرقچین ها را از سرشان برنمی داشتند"؛ حالا ببینید ما به چه راحتی نمادهای فرهنگی خودمان را کنار گذاشتیم و نمادهای فرهنگی بیگانگان -از جمله کراوات- را به کار می بریم و تبلیغ و ترویج می کنیم که به قول حجة الاسلام قرائتی یک پوشش بی خاصیت است، نه شما را گرم میکند نه میپوشاند و نه نشانه شخصیت شماست.
در ادامه توجه شما را به نمونه هایی از رویه هفته نامه سلامت در تبلیغ و ترویج و عادی سازی استعمال کراوات در تصاویر مقالات و آگهی های تجاری جلب خواهم کرد تا خودتان قضاوت کنید این امر چگونه با دغدغه آنان در زمینه سبک زندگی ایرانی و نگرانی از نفوذ فرهنگ بیگانه سازگاری دارد؟ آن هم در شرایطی که خود غربی ها در حال خداحافظی با کراوات هستند.
اما قبل از آن بهتر است قدری بیشتر درباره کراوات بحث کنیم:
1- کراوات، نماد مسیحیت
ایراد صرفاً در غربی بودن آن نیست. نه تنها کت و شلوار، بلکه بسیاری از لوازم مصرفی ما تولید غرب است ... کراوات یا پاپیون حتی لباس نیز نیست و هیچ مشخصه یا خاصیت پوششی هم ندارد، بلکه صرفاً یک علامت است. کراوات، ریشه در دورهی حکومت کلیسا دارد و پس از جنگهای صلیبی و سقوط دولت عثمانی و سایر کشورهای اسلامی، به اجبار و به تبلیغ به فرهنگ مسلمانان تحمیل شد.
در آن دوره حکومت در اختیار مسیحیها و کلیسا بود و قدرت نیز در دست «کراواتها» بود که مانند جنگ «صربستان و کراواتها» علیه مسلمانان «بوسنی هرزگوین» در آن موقع نیز جنایات بیشماری علیه مسلمانان و اساساً غیر مسیحیها به راه انداختند و کرواتها [در یوگسلاوی سابق و ...] نقش بسیار مهمی در این جنگها داشتند.
در آن دوره، مردم را مجبور کردند که به میل و یا با اجبار (و از ترس کشته شدن یا آسیبدیدن به عنوان غیر مسیحی یا مخالف)، صلیب به گردن خود آویزان کنند. این صلیب، کمکم و به ویژه پس از رنساس که مردم مسیحی بودند، اما حکومتهای ضد کلیسا و مسیحیت قدرت را در دست گرفتند، به شکل «کراوات» درآمد و پس از مدت کوتاهی نیز به «پاپیون» تبدیل شد، تا هم مستقیماً صلیب نباشد و هم اعتقاد و گرایش دینی مسیحیان را پاسخگو باشد. و پس از آن به عنوان سمبل «مدرنی، شیکی و گرایش به غرب» به همگان تحمیل شد و توسط عمالی چون آتاتورک (یا آتاترک) در ترکیه، رضاخان در ایران و شیوخ وابسته در کشورهای عربی به بلاد اسلامی تحمیل گردید. و سپس با تبلیغات گستردهی مستقیم و غیر مستقیم القا کردند که هر کس کروات بزند، لابد انسان فرهیخته، با فرهنگ و با شخصیتی است و هر کس نزند، لابد انسانی لاابالی است.
البته پس از پیروزی انقلاب اسلامی این فرهنگ حتی در میان شخصیتها و سیاستمداران غربی نیز شکسته شد، اما هنوز استعمال و بر آن اصرار میشود.
لذا نه تنها لزومی ندارد که یک مسلمان و یک ایرانی، صلیب و علامت مسیحیان و غربیها را به گردن خود آویزان نماید و خود را به شکل آنان درآورد - به ویژه آن که امروزه کراوات به غیر از علامت صلیب مسیحیت، علامت غربزدگی نیز میباشد - بلکه مسلمان نباید ذلیل باشد و چنین علامتی را به عنوان غربزدگی، یا شیکی یا هر عنوان دیگری از گردن خود آویزان نماید. یک مسلمان خودش انسان و علامت خدا، ایمان و اسلام است و نباید خود را به ابزار زنده و متحرک تبلیغاتی دشمنان خود مبدل نماید... (2)
2- حکم شرعی استفاده از کراوات از منظر مراجع عظام تقلید
آیات عظام امام خمینى، خامنه اى، مکارم و نورى: اگر باعث ترویج فرهنگ غرب شود، جایز نیست.
آیات عظام تبریزى، سیستانى و فاضل: براى مسلمان بهتر است، از لباسى که باعث تشبه به غیرمسلمانان شود، اجتناب کند.
آیت الله بهجت و آیت الله صافى: بنابر احتیاط، استفاده نکنند.
آیت الله وحید: آنچه که باعث تشبه به غیر مسلمانان شود، جایز نیست.
تبصره: اگر در موردى بر پوشیدن کروات مفسده اى مترتب شود، پوشیدن آن حرام می شود.
فلسفه و حکمت ممنوعیت
تا آنجا که ما بررسى کرده ایم مراجع می فرمایند کراوات در اصل شعار مسیحیت است و مسلمان باید از هر لباسى و هر چیزى که زىّ کفار و باعث ترویج آن می شود خوددارى نماید. مقام معظم رهبرى می فرمایند: به طور کلى پوشیدن کراوات و دیگر لباس هایى که پوشش و لباس غیرمسلمانان محسوب می شوند به طورى که پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحط غربى شود جایز نیست (فرقی بین شب عروسی و غیر آن نیست) (3)
علت حرمت کراوات به نظر برخی مراجع معظم تقلید، به خاطر حرمت شبیه شدن به کفار است. کروات در حال حاضر و در جامعه امروزی ما یک لباس مخصوص جامعه غربی است که فرهنگی غیر اسلامی دارد. وجه تمایز آن با کت و شلوار این است که این لباس ها در حال حاضر عمومیت یافته و بین همه مسلمانان و کفار مشترک است. اینها از قبیل لباس مشترک محسوب می شود لکن در مورد کروات ، حداقل در جامعه متدین ایرانی ، هنوز نمادی از فرهنگ غرب شناخته می شود. اجتناب از تشبیه به کفار و هضم شدن در نماد های فرهنگ غرب نیز امری ضروری است که مطالعات جامعه شناختی و روانشناختی نیز آن را تایید می کند.
جمله معروفی در نزد روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان وجود دارد به این مضمون:«بگو چگونه لباس می پوشی تا بگویم چگونه فکر می کنی و چگونه عمل می کنی».
پشت این جمله به ظاهر بی ربط حقایق ظریفی در مورد نحوه واکنش وعملکرد انسان ها به ظواهر پیرامون انان نهفته است و تاثیر خزنده و غیر مستقیمی که نحوه پوشش بر نحوه تفکر و عملکرد آدمی ایجاد می نماید.(4)
3- خداحافظی قریب الوقوع غربی ها با کراوات
... در حال حاضر شاهد گسترش روزافزون پدیده ای در میان رؤسای شرکت ها و برخی سیاستمداران هستیم ...: این گروه از پوشیدن کت و شلوار و لباس های رسمی صرف نظر می کنند. آنها ترجیح می دهند ظاهری ساده داشته باشند ... حتی صدر اعظم آلمان نیز گاهی در برخی مراسم رسمی بدون کراوات و با پیراهن آستین کوتاه ظاهر می شود ... به هر حال رفته رفته شمار بیشتری از مدیران و وزیران و سیاستمداران عالی رتبه کت و شلوار و کراوات را کنار می گذارند ... از قرن ها پیش تا کنون مردان با استفاده از کراوات و سایر گردن آویزها به سایرین نشان می دادند که دارای چه درجه و مرتبه ای هستند. اما به زودی این دوران سپری خواهد شد. بیش از 330 سال پس از آنکه سربازان مزدور کروات با گردن بندهای خاص خود در پاریس ظاهر شدند، هم اکنون استفاده از چیزی به نام کراوات رفته رفته منسوخ می شود ... فرهنگ تازه پوشش به تدریج جهان را تسخیر می کند و با ادامه این روند، روزی فرا می رسد که سران کشورها نیز در کنفرانس و گردهمایی های رسمی بین المللی با تی شرت حاضر می شوند.(5)
نمونه هایی از تبلیغ و ترویج کراوات در هفته نامه سلامت:
در شماره 397-صفحه 6(میزگرد سلامت) ذیل مطلبی با عنوان "زندگی؛ با یا بدون بچه؟"، کودکی را با کراوات نشان می دهد. همچنین در شماره 396، صفحه 9 نیز روی جلد مجموعه صفحات کلینیک و خانواده، کنار تیتر "بچه های باهوش 4 ویژگی دارند" کودکی کراوات زده را در حال کار با لپ تاپ نشان می دهد!(6)
در شماره 393، صفحات4و5(موضوع ویژه) کنار تیتر "فراموشکاری؛ این درد مشترک"، تصویر مردی کراوات زده را نشان می دهد که مانند نمونه های قبلی کراوات بستن هیچ ارتباطی با موضوع ندارد که یا نشان از بی توجهی به فرهنگ خودی دارد و یا اینکه از روی عمد و برای عادی جلوه دادن استعمال این نماد فرهنگ بیگانه اینگونه تصاویر انتخاب می شود. جالب توجه است که این شماره همان است که در اولین صفحه بعد از جلد اصلی آن به طور مفصل "تأکید مقام معظم رهبری در آسیب شناسی سبک زندگی ایرانی" را منعکس می کند!
در شماره 394، صفحه 22(پوستر سلامت) در پوستری با عنوان "کشف رابطه بین صندلی و کمردرد"، مردی با کراوات روی صندلی نشسته است. این شماره همان است که روی جلد اصلی آن شعار "سبک زندگی ما اصلاح باید گردد" نقش بسته و اولین صفحه بعد از جلد اصلی آن نیز در یادداشت های گوناگون از نفوذ فرهنگ بیگانه تحذیر می دهد!
در شماره 386، صفحه8 در مطلبی با عنوان "چاقی بر اسپرم آقایان اثر میگذارد"، یک مرد چاق کراوات بسته را نشان می دهد(7).
در شماره 385-صفحه19(مد و سلامت) کنار عنوان "10 نکته درباره روپوش پزشکان"، برای معرفی انواع مدل روپوش، پزشک خوش تیپی را با کراوات نشان می دهد!
در شماره 384، صفحات 4و5(موضوع ویژه) ذیل مطلبی با عنوان "ارسال پیامک احتمال تصادف را 3 برابر می کند"، مردی در حال رانندگی کراوات زده است.
...
درباره ترویج و عادی سازی استفاده از کراوات در آگهی های تجاری نیز در جدیدترین شماره های اخیر این هفته نامه، آگهی واحدی شامل تبلیغ یک شامپوی خارجی(سان سیلک) در کنار مردی آراسته و کراوات زده در نیم صفحه پایینی جلد صفحه اول شماره های400، 398، 397، 395 و نیم صفحه پایینی جلد مجموعه صفحات زیبایی شماره 396 به چشم می خورد.
البته جای تعجب ندارد، چرا که برخی متخصصان نیز که تصاویرشان در کنار مطالب و گفتگوهایشان در این هفته نامه درج می شود کراوات زده اند(گرچه مدتی است اینگونه تصاویر بسیار کم شده) و در جشن هایی هم که به میزبانی این هفته نامه برگزار می شود برخی افراد با کراوات حاضر می شوند. اما تعجب اینجاست که چرا این نشریه -که گویا پرتیراژترین هفته نامه کشور است- در دغدغه مندی خود برای اصلاح سبک زندگی، گزینشی عمل می کند و در موارد مهم دیگری(از جمله نوع پوشش) اصلاً اعتقادی به آسیب در سبک زندگی ندارد؟
به هر حال امیدواریم این هفته نامه همانطور که نسبت به آسیب هایی چون روش تغذیه، کم تحرکی و زندگی ماشینی در سبک زندگی مردم کشورمان دغدغه و حساسیت دارد، نسبت به اینگونه آسیب های فرهنگی(همچون عادی سازی بی حجابی، استعمال نماد فرهنگ بیگانه، پرداختن بی مورد به شرح بیماری و وضع سلامت ستاره های فاسد سینما و سیاست مداران جنایت کار غرب، نادیده گرفتن ملاک حق و باطل و تأیید شارع مقدس در روانشناسی موفقیت، تخطئه حکم قصاص در ملأ عام به بهانه آسیب های روانشناسی، تخطئه میراث فرهنگی و علمی طب سنتی و اسلامی در برخی موارد و ...) حساسیت نشان دهد و نسبت به اصلاح رویه خود اقدام کند.
پاورقی ها:
1- اینطور نیست که این هفته نامه برای نشان دادن یک زن باردار ناچار به انتخاب چنین تصویری باشد. این در حالی است که در کنار بسیاری از مطالب مرتبط با "بارداری و زایمان" تصاویر زنان باحجاب کامل نیز نمایش داده شده است(به عنوان مثال تصویر صفحه "بارداری و زایمان شماره 394" را ببینید) و حتی در مواردی زنان در حال ورزش کردن حجاب کامل دارند و این یعنی اینکه گویا این هفته نامه می کوشد بی حجابی را در کنار باحجابی صرفاً نوعی سلیقه و انتخاب متفاوت کاملاً عادی در نوع پوشش جلوه دهد!(به عبارت دیگر ترویج نوعی پلورالیسم در پوشش!)
2- پایگاه پاسخ به سؤالات و شبهات- پاسخ به سؤال "چرا بستن کراوات را بد شمردند؟ اگر علت غربی بودن است، کت و شلوار نیز غربی است؟"
3- سایت پرسمان دانشجویی(دفتر فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها)- پاسخ به سؤال "آیا استفاده از کراوات از نظر شرعی اشکالی دارد؟ در صورت مثبت بودن جواب دلیلش را ذکر کنید؟"
4- سایت پرسمان دانشجویی(دفتر فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها)- پاسخ به سؤال " چرا کروات حرام است؟ شنیدم چونکه لباس غربی و شرقی است و باعث ترویج فرهنگ آنان می شود. اگر این گونه باشد پس کت و شلوار و انواع ظروف آشپزخانه و اتومبیل و غذاهایی همچون پیتزا و ساندویچ و لوازم صوتی و تصویری نیز حرام است؟ "
5- روزنامه همشهری- 30 خرداد1381- صفحه28(جهان زندگی)- به نقل از اشپیگل
6- نسخه PDF این صفحه در سایت هفته نامه قرار داده نشده است که بتوانم لینکش را اینجا قرار دهم.
7- فایل PDF این صفحه نیز در سایت هفته نامه موجود نبود.
نقد هفته نامه سلامت(4)
وعده داده بودم در نقدهای بعدی هفته نامه سلامت، به نمونه هایی از چهره سازی عناصر فاسد فرهنگی غرب(از جمله ستاره های هالیوودی) اشاره کنم.
اما پس از اینکه نقدهای قبلی ام را برای این هفته نامه از طریق پست الکترونیکی ارسال کردم، گزیده هایی از آن در صفحه با خوانندگان شماره 387 این هفته نامه درج شد؛ این در حالی است که در گذشته هرچه از طریق تماس تلفنی، ثبت نظرات در دفتر نظرسنجی غرفه هفته نامه سلامت در برخی نمایشگاه ها، ارسال ایمیل و پیامک، مواردی از این دست را مطرح می کردم اصلاً در نشریه منعکس نمی شد و مورد توجه قرار نمی گرفت.
در صفحه با خوانندگان شماره 377 هفته نامه سلامت نیز پیامک یکی از خوانندگان به چاپ رسیده که انتقادش در این خصوص را اینچنین مطرح می کند: "واقعاً از بین خوانندگان هفته نامه، کسی نیست که به شما اعتراض کند و بگوید این بازیگران هالیوودی امثال آنجلیاجولی برای ما الگو نیستند که دائم در مورد زیبایی و پوست و مو و طریقه زایمانشان می گویید؟ اطلاع رسانی می کنید که مبادا بدون دانستن این اطلاعات مهم روزمان را به شب برسانیم؟!"
با مشاهده انتقاد این خواننده فهیم انگیزه بیشتری پیدا کردم که سر فرصت هفته نامه هایی را که از سال های قبل تا به امروز در اختیار داشتم یک مروری کنم و بارزترین آن مطالب را به اصطلاح مانیتورینگ کنم و در معرض نقد و قضاوت دیگران قرار دهم که آیا واقعاً اینچنین پرداختن به جزییات و چگونگی بیماری و مرگ سربازان جنگ نرم جبهه شرک و کفر علیه اسلام(*)، برای مردم ما لازم و ضروری است؟!
بعید می دانم آن ها این واقعیت را شعاری کلیشه ای و توهّم بدانند که ستاره های هالیوودی درواقع ابزاری هستند برای استثمار و نابودی خاموش و مرموزانه فرهنگ ملی و بومی سایر ملت ها و ترویج سبک زندگی آمریکایی. در شماره 198، در صفحه چهره ها و رسانه ها، ستون "هنر، رسانه و سلامت"، دکتر مصطفی جلالی فخر می گوید: "حتماً شما هم این نظر قدیمی را شنیده اید که مهمترین نتیجه و چه بسا هدف هالیوود، رواج سبک زندگی آمریکایی بوده و هست. درواقع جزییات بستر بروز داستان ها و آدم ها را به گونه ای می چیند که به گونه ای نامحسوس و غیرشعاری، نوعی زندگی را جا می اندازد بدون اینکه مخاطب حس کند بر بخشی تأکید شده و قرار است به او پیشنهاد و یا تحمیل شود. چنین فرایندی در دراز مدت و با استمرار می تواند در ناخودآگاه ذهن چند نسل جا بیفتد. همین زندگی آمریکایی جا افتاده در دنیا که تفاوت های زیادی با واقعیت های آمریکا دارد و هنوز هم برای برخی، سرزمین رویایی به شمار می آید، حاصل چنین استمرار و دقتی است که در سینما و شبکه های تلویزیونی آنها دنبال می شود..."
اما در همان شماره 387 در صفحه فرهنگ سلامت باز هم می بینیم که مرگ فرزند بازیگر نقش قهرمان پوشالی سبک زندگی آمریکایی(راکی و رمبو) مورد توجه این هفته نامه قرار گرفته است: علت مرگ پسر استالونه مشخص شد
خوب، خدا را شکر؛ به قول آن خواننده معترض واقعاً ما بابت مشخص نشدن علت مرگ پسر استالونه مانده بودیم چطوری روزمان را به شب برسانیم!
این هفته نامه در شماره 393، صفحه جامعه سالم، در ستون حرف اول به طور مفصل سخنان مقام معظم رهبری در خصوص آسب شناشی سبک زندگی ایرانی را منعکس می کند: تاکید مقام معظم رهبری بر آسیبشناسی سبک زندگی در ایران
امیدوارم متوجه شده باشند که یکی از همین آسیب ها، عبارت از مرعوب شدن هنرمندان و رسانه های خودی در برابر هیمنه پوشالی سبک زندگی آمریکایی است که از سوی چهره های هنری و رسانه ای جهان غرب ترویج می شود. و به امید آنکه از این به بعد اگر می خواهند سوژه ای را برای آموزش سلامت، علل بیماری ها و ریشه یابی مرگ افراد انتخاب کنند، به چهره های موجهی که مروج سبک زندگی ایرانی اسلامی هستند بیشتر توجه کنند.
به هر حال با توجه به اینکه پس از شماره 387 تا به حال(شماره 396) روند پرداختن بی مورد به چهره های فاسد غربی در این هفته نامه ادامه پیدا نکرده، فعلاً از پرداختن به سوابق گذشته این هفته نامه در این خصوص خودداری می کنم و إن شاءالله در آینده به برخی منکرات فرهنگی دیگر -که متأسفانه همچنان در این نشریه ادامه دارد- خواهم پرداخت.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
* طبق گزارش شورای روابط مسلمانان آمریکا، هالیوود برای مخدوش کردن چهره اسلام و مسلمانان طی سال های اخیر 700 فیلم سینمایی ضداسلامی تولید کرده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک