بازدید امروز : 42
بازدید دیروز : 12
سلامت و سبک زندگی/ 2
شاید کمابیش در برخی مساجد و نمازخانه ها به آثار چرک و کدورت روی سطح مُهرهای موجود در جامهری ها برخورد کرده باشید که هر از گاهی به منظور رفع آلودگی با سمباده خراشیده می شود و در نتیجه همواره این مُهرها یا کدر است و یا به علّت سمباده کشی های مکرّر به شکل قناص و بی قواره ای در آمده است.
لذا در یکی از دانشگاه ها به منظور تسهیل نظافت مُهرها و امکان رفع آسان آثار چرک از آن ها، پیشنهاد دادیم از سنگ های مخصوص به جای مُهرهای خاکی استفاده شود تا هم قابل شستشو باشد و هم شاهد صحنه های ناخوش آیند آلودگی روی انواع مُهر های خاکی(از جمله تُربت) نباشیم چرا که این قبیل مُهرها در پی استفاده مشترک و مدوام از آن ها، زودتر دچار فرسودگی می شود و سریعتر و بیشتر از انواع سنگی آن، کدورت و آلودگی را به خود جذب می کند و زدودن آثار چرک و آلودگی از آن ها نیز مستلزم مشقّت و صرف وقت و همچنین صرف هزینه مکرّر برای تعویض آن ها در فواصل زمانی کوتاه می باشد.
سپس چندی بعد در پی اجرای این پیشنهاد، یکی از نشریات دانشجویی صدای اعتراضش بلند شد که «این مُهرهای یخ زده را جمع می کنیم!» و استدلالشان هم این بود که طبق روایات و سیره اهل بیت(علیهم السّلام) استفاده از تربت سیّدالشّهداء(علیه السّلام) آثار و برکات معنوی فراوانی دارد:
امّا در یکی از روایات نقل شده در آن مقاله آمده بود «امام صادق(ع) کیسه ای داشتند و تربت امام حسین(ع) را در آن نگه داری می کردند و هر وقت نماز می خواندند آن را به سجّاده شان می ریختند ...»
یک بار دیگر روایت را با دقّت ملاحظه کنید!: «کیسه ای داشتند ... نگه داری می کردند ...»یعنی آن حضرت از تُربت به صورت شخصی و انفرادی استفاده می کردند و مانند همین جامُهری های جیبی امروزی، آن را دخل یک کیسه پارچه ای تمیز نگهداری می کردند.
پس چه بهتر در سبک زندگی خود همانطور که برای رعایت بهداشت فردی مسواک شخصی داریم، شانه و حوله شخصی داریم و ...، به تأسی از ائمه اطهار(علیهم السّلام) یک مُهر شخصی -که می تواند از تربت سیّدالشّهداء(علیه السّلام) باشد- داشته باشیم و آن را داخل یک جامُهری پارچه ای تمیز نگهداری کنیم و در خارج از منزل نیز هنگام اقامه نماز در مساجد و نمازخانه ها از آن استفاده کنیم و بدانیم وزن آن بیشتر از وزن تلفن همراهمان نیست و به همراه داشتنش مشقّتی به دنبال نخواهد داشت.
در این صورت هم از ثواب و آثار و برکات استفاده از تربت سیّدالشّهداء(علیه السّلام) بهره بردیم و هم مُهرهای مشترک موجود در مساجد کمتر آلوده می شود و در نتیجه کمتر شاهد آلودگی و بی نظمی خارج از شأن جامعه مسلمین - که پیامبرش فرمود ألنّظافة من الإیمان- در جامُهری های مساجد خواهیم بود و دیگر برایمان فرقی نمی کند مُهرهای مشترک موجود در مساجد و نمازخانه ها از چه جنسی باشد و دیگر اینچنین جنجال به راه نخواهیم انداخت:
اهدای مهرهای سنگی به مساجد!، بدعتی انحرافی از مدیران دینی
استفاده از سنگ بجای مهر در مسجد جمکران
جایگزین کردن سنگ به جای تربت در مسجد مقدس جمکران !
همانطور که در منابع دینی ما بر استفاده از تربت سیّدالشّهداء(علیه السّلام) تأکید شده است، نسبت به رعایت نظم و بهداشت و پاکیزگی نیز تأکید بسیار شده است، پس بهتر است که به متولیّان امر اجازه دهیم به منظور حفظ پاکیزگی ظاهری، سهولت در نظافت و امکان چیدمان منظّم تر، از مُهرهای سنگی در مساجد و نمازخانه ها استفاده کنند و اگر می خواهیم از ثواب و آثار و برکات استفاده از تربت سیّدالشّهداء(علیه السّلام) بهره مند باشیم یک مُهر جیبی از تُربت داخل پارچه تمیز به همراه داشته باشیم و با خرید این قبیل مُهرها به عنوان سوغاتی و هدیه دادن به نمازگزاران ضمن شریک شدن در ثواب آنان، دیگران را نیز طبق سیره اهل بیت (علیهم السّلام) به استفاده از مُهر اختصاصی (به جای استفاده مشترک) ترغیب کنیم.
-----------------------------
این مقاله در واقع سخنرانی کوتاه اینجانب در تاریخ 25 بهمن 1394 در نمازخانه خوابگاه امام حسین(علیه السلام) یکی از دانشگاه ها می باشد که در اینجا قدری با تفصیل بیشتری به آن پرداخته شده است.
سلامت و سبک زندگی/1
یکی از شب های قدر با بچه های محل به مجلس استاد محمد اکرمی رفته بودیم. یکی از بچه ها رفیقش را هم آورده بود؛ کنار من که نشسته بود دهانش بوی سیگار می داد.
با خودم فکر کردم خدا کند حاج آقا اکرمی جمله ای هم در مذمّت استعمال دخانیات بگوید.
همان اول بسم الله معلّم ما حدیثی از امام علی(علیه السلام) نقل کرد که «زبان عاقل در پشت قلب اوست و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد» و سپس اینگونه شروع کرد به شرح حدیث:
«آدم احمق اول حرف می زند سپس فکر می کند چه گفته!
آدم احمق اول سیگار می کشد بعد فکر می کند چطور ترک کند!
آدم احمق...»
متأسفانه این حکایت حماقت های روزمرّه ماست:
بی محابا به بهانه راحتی و صرفه جویی در وقت، در هر مجلسی از ظروف و سفره های یک بار مصرف استفاده می کنیم و حتی برای یک جرعه آب خوردن هم احساس نیاز به لیوان یک بار مصرف می کنیم بعد فکر می کنیم راستی مجاورت این پلاستیک ها با مواد غذایی، عوارضی برای سلامتی ما ایجاد نمی کند؟ پسماند این ها بحران زیست محیطی برای ما درست نمی کند؟
و یا اینکه بی حساب و کتاب از کیسه های پلاستیکی استفاده می کنیم بعد فکر می کنیم کمپین راه بیاندازیم برای جایگزینی آن با همان پاکت های کاغذی و مقوایی قدیم!
مایکروویو را جزو لوازم اساسی منزل و آشپزخانه قرار می دهیم بعد که حسابی به استفاده از آن عادت کردیم فکر می کنیم راستی امواج آن برای سلامتی ضرر ندارد؟ چگونه باید استفاده کنیم که امواج آن برای سلامت مواد غذایی و سلامت خودمان ضرر نرساند؟
تکنولوژی تلفن همراه و پس از آن نسل اندروید را به سرعت هر چه تمام وارد می کنیم و تبلیغ می کنیم تا اینکه جزو ملحقات ضروری همه مردم از کودک و پیر و جوان و ... شود آن وقت فکر می کنیم باید فرهنگ استفاده از آن ها را به مردم آموزش دهیم و یادمان می افتد بپرسیم آیا امواج این گوشی ها، امواج آنتن های BTS، این امواج Wi-Fi و ... برای سلامتی ضرر ندارد؟ دوز مواجهه تا چه حدّی قابل قبول است؟
غذاهای صنعتی و فست فودها را رواج می دهیم بعد فکر می کنیم حالا چطور مردم را به سمت مصرف محصولات طبیعی و ارگانیک سوق بدهیم؟!
به تبلیغ تکنولوژی تراریخته(دستکاری ژنتیکی محصولات کشاورزی) می پردازیم و آن را عادی جلوه می دهیم سپس یهویی به فکر بررسی عوارض آن می افتیم و شروع می کنیم به هشدار کارشناسی دادن و بررسی تحقیقات انجام شده در سایر کشورها و در نهایت جنبش مقابله با این محصولات را برپا می کنیم!
بی محابا مجوز ساخت و ساز و انبوه سازی می دهیم سپس بحث کارشناسی راه می اندازیم که آپارتمان نشینی چه آسیب هایی دارد؟ آیا واقعاً گسترش آن- به خصوص در شهرهای کم جمعیت- ضرورت داشت؟ آیا سرانه فضای سبز و فضای بازی کودکان برای ساکنان آن رعایت می شود؟ بهتر نبود در خصوص نمای ساختمان ها یک وحدت رویه ای إعمال می کردیم تا شاهد این همه آلودگی بصری و بی ریختی در شهر نمی شدیم؟
کارخانه می سازیم بعد فکر می کنیم راستی نباید جهت وزش باد را در نظر می گرفتیم تا جهت آلودگی به سمت شهر نباشد؟ نباید از ابتدا کارخانه داران را ملزم به نصب فیلتر در دهانه دودکش هایشان می کردیم؟
خودروسازان را رها می کنیم هر تعداد و هر طور که می خواهند خودرو تولید کنند بعد فکر می کنیم راستی بهتر نیست آن ها را ملزم به نصب کنیسر برای کنترل آلودگی ناشی از بخارات بنزین کنیم؟ آیا نباید آن ها را از ابتدا ملزم به نصب ترمز ABS و Air Bag می کردیم؟
مجوز می دهیم مثل قارچ در هر کوی و برزنی باشگاه بدنسازی برپا کنند آن هم به صورت صد در صد تقلیدی و با نسخه اصل وارداتی، آن وقت فکر می کنیم با آسیب های بی شمار فرهنگی و سلامتی آن چه کنیم؟!
آیا بهتر نبود همان زورخانه های قدیم را با فرهنگ خودی و بدون نیاز به هزار جور کوفت و زهر مار پُف دهده عضلات به روز می کردیم و رواج می دادیم و فرهنگ پهلوانی را به پای فرهنگ عَفِن بدن نمایی افراطی قربانی نمی کردیم؟ فرهنگی که فربهی بدن را در خدمت إعمال شهوات نفسانی می خواهد نه وسیله ای برای سلامت نفس و تحقّق آرمان های متعالی!
بگذریم ... اگر منتظر ظهور هستیم، باید دست از حماقت هایمان برداریم و به سمت منجی حرکت کنیم.
پی نوشت:
*- نهج البلاغه، حکمت40 : «لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه»
نگران نباشید آقای وزیر!
اگر پزشکان نباشند اتفاقی نمی افتد!
جناب آقای دکتر سید حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر محتر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در واکنش به افشای برخی فیش های حقوقی نجومی، فرمودند: «افشای فیش های حقوقی سیاسی است»
و در ادامه اظهار نگرانی نمودند که «این پزشکان اگر نباشند کشور را چه کسی می خواهد جمع کند؟ اگر روزی این افراد کار نکنند فکر کردید چه اتفاقی خواهد افتاد؟»
لذا بر خود فرض دانستم به استناد تجربیات، گزارشات و برخی مقالات علمی ثبت شده در گذشته به رفع نگرانی ایشان بپردازم:
1-در کتاب «دارو، مسأله پزشکی قرن» آمده است:«اعتصاب پزشکان در لوس آنجلس در سال 1976 که به مدت 5 هفته طول کشید، 18 درصد از تلفات بیماران کم شد و دقیقاً از 19/8 درصد به 16/2 در صد هزار نفر جمعیت رسید ولى پس از اینکه پزشکان شروع به کار نمودند تعداد تلفات بیماران افزایش یافت و حتى اندکى بیش از دوران قبل از اعتصاب رسید!» (1)
2-مورد دوم، خبر روزنامه اطلاعات مورخ 1353/3/31 با عنوان «اعتصاب پزشکان باعث 60 درصد کاهش مرگ و میر بیماران شد» می باشد:
«اورشلیم-دیروز متصدیان کفن و دفن در گورستان هاى اسراییل اعلام کردند بر اثر اعتصاب 10 روزه پزشکان در اسراییل میزان مرگ و میر در حدود 60 درصد کاهش یافته است.
متصدیان کفن و دفن مُرده ها در یک مصاحبه مطبوعاتى گفتند که نمى دانند آیا این امر یک واقعه تصادفى است یا آنکه واقعا بر اثر عدم مداخله پزشکان، مردم جان سالم به در برد ه اند!
در جریان مصاحبه متصدیان گورستان ها، خبرنگاران به شوخى اظهارامیدوارى کردند که پزشکان براى ترحّم به مردم هر چند یک بار دست به اعتصاب هاى طولانى بزنند و کارى به کار بیماران نداشته باشند!»(2)
3- در کتاب «جهان در سراشیبی سقوط» در فصل مربوط به «پزشکی جدید» می خوانیم: «حقیقت این است که پزشکى درمانى امروزى نقش کوچکى در از بین بردن بیماری هاى عمده مرگبار ایفا کرده است و چندان حق ندارد ادعا کند که سهم بزرگى در افزایش عمر دارد.
از چند بررسى معلوم شده است که عوامل عمده دست اندرکار بودنِ افزایش طول عمر در 150 سال گذشته، بهداشت و بهسازى و بهبود تغذیه بوده است.
از یکى از بررسى هایى که در دانشگاه بوستون و بیمارستان عمومى ماساچوست به وسیله جان و سونیا مک کین لى انجام گرفته است، مانند بررسى اى که قبلا" به وسیله مک کئوون در اروپا انجام شده بود معلوم شد که اُفت میزان مرگ و میر درایالات متحده از سال 1900 به این طرف به علت از بین رفتن باتلا ق ها و افزایش بهداشت عمومى بوده است.
گزارش بر روى هم نتیجه مى گیرد:اقدامات پزشکى (هم شیمى درمانى و هم پیشگیرى) از سال 1900 ظاهراً اثر کمى در کل کاهش مرگ و میر در ایالات متحده داشته است ... (3)
4-در مقاله ورنون کلمن با عنوان «پزشکان، تهدید برای سلامتی» آمده است: «تردیدی نیست که پزشکان یکی از بزرگترین (اگر نگوییم بزرگترین) عوامل بیماری در اکثر کشورهای توسعه یافته هستند...
مطالعات مختلف نشان داده است که علیرغم اینکه سرانه بهداشتی افراد در دنیای حاضر به بیشترین حد خود در مقایسه با تاریخ بشر رسیده است، اما انسان امروز در مقایسه با اجداد خود، بیمارتر گردیده است.
از سوی دیگر برخلاف تبلیغات پزشکان و شرکتهای دارویی در مورد پیشرفتهای خود، تحقیقات اخیر نشان داده که با در نظر گرفتن مواردی چون کاهش مرگ و میر نوزادان، دسترسی به آب بهداشتی، سیستمهای نوین رفع فاضلاب و شرایط بهتر زندگی، طول عمر مورد انتظار افراد در قرن بیستم، در مقایسه با گذشته تغییر محسوسی نکرده است.
از سوی دیگر، ناتوانی پزشکی معاصر - که به دستیار صنعت قدرتمند، پرزرق و برق، ستیزهجو و ثروتمند داروسازی تبدیل شده است - در درمان بیماریهایی نظیر بیماریهای قلبی، دیابت، آرتروز و سرطان، عدم توجه به روشهای طب سنتی و تمسخر دستاوردهای آن، درمان علایم بیماری و نه علت آن و چندین عامل دیگر، باعث گردیده که امروزه پزشکان به یکی از تهدیدهای زندگی تبدیل شوند.
پزشکان و پرستاران امروز، باید یک برچسب اعلام کننده «خطر تهدید سلامتی» را بر پیشانی خود نصب کنند. هر بیمارستان نیز باید یک تابلوی اعلام «تهدید سلامتی» در ورودی خود داشته باشد...»(4)
لذا مطالعه کامل این مقاله را نیز جهت رفع نگرانی از اینکه اگر روزی پزشکان نباشند، توصیه می کنم.
همانطور که ملاحظه کردید با توجه به آنچه که به عنوان مشت نمونه خروار ذکر شد نشان می دهد اگر پزشکان نباشند، چندان جای نگرانی نیست و این نمی تواند بهانه ای باشد برای چپاول مردم و توجیه فیش های حقوقی نجومی و از آن زشت تر، توجیه زیرمیزی گرفتن به بهانه ی واقعی نبودن تعرفه ها از سوی نائب رئیس جامعه جراحان ایران (که شُکر خدا این جامعه از این اظهارات اعلام برائت نمود)
پی نوشت ها:
1-مقاله «خطاها و خطرات پزشکی جدید»، نوشته مرحوم سید عبدالله خلیلی، منتشر شده در نشریه صبح، شماره 88، دی ماه 1377، صفحات 40 و 41
2- همان
3-همان
4- منبع: www.vernoncoleman.com، منتشر شده در سیاحت غرب، شماره 28 و ماهنامه موعود: پزشکان، تهدیدی برای سلامتی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک